برگه:GolestaneSadi.pdf/۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۹
دیباچه

  چنان بود در عهد اول که دیدم جهان پر ز آشوب و تشویش و تنگی  
  چنین شد در ایام سلطان عادل اتابک ابوبکر سعد بن زنگی  

  اقلیم پارس را غم از آسیب دهر نیست تا بر سرش بود چو توئی سایه خدا  
  امروز کس نشان ندهد در بسیط خاک مانند آستان درت مأمن رضا  
  بر تست پاس خاطر بیچارگان و شکر بر ما و بر خدای جهان‌آفرین جزا  
  یا رب ز باد فتنه نگهدار خاک پارس چندانکه خاک را بود و باد را بقا  

سبب تألیف کتاب

یکشب تأمل ایام گذشته میکردم و بر عمر تلف‌کرده تأسف میخوردم و سنگ سراچه دل را به الماس آب دیده می‌سفتم و این بیت‌ها مناسب حال خود میگفتم: