برگه:GheseHayeBehrang.pdf/۳۰۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳۱۲ □ قصه‌های بهرنگ
 

کردن تدریجی زبان فارسی به جای زبان آذری در دربار، و درافتادن با قزلباش و رنجاندن آنها و تراشیدن شاهسون به عنوان رقیبی برای قزلباش، دلبستگی عمیقی را که از زمان شاه اسماعیل اول (در شعر آذری متخلص به خطایی) میان آذربایجانیان و صفویه بود از میان برد، و حرمت زبان آذری را شکست و مبارزه یی پنهان و آشکار میان شاه عباس و آذربایجان ایجاد شد. این مبارزات به شورش‌ها و قیام هایی که در گوشه و کنار آذربایجان در می‌گرفت نیرو می‌داد. و لاجرم مالیاتها سنگین‌تر می‌شد و ظلم خوانین کمر مردم را می‌شکست...

وقایع تازه، برای عاشق‌ها که ساز و سخن خود را در بیان آرزوها و خواستهای مردم به خدمت می‌گمارند «ماده‌ی خام» تازه ای شد.

«عاشق» نوازنده و خواننده‌ی دوره گردی است که با ساز خود در عروسی‌ها و مجالس جشن روستاییان و قهوه خانه‌ها همراه دف و سرنا می‌زند و می‌خواند و داستانهای عاشقانه و رزمی و فولکلوریک می‌سراید. عاشق‌ها شعر و آهنگ تصنیفهای خودشان را هم خود درست می‌کنند.

علی‌جان موجی شاعر همین عصر شدت ناامیدی و اضطراب خود را چنین بیان می‌کند: