برگه:GheseHayeBehrang.pdf/۱۹۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۹۴ □ قصه‌های بهرنگ
 

بوده‌اند. مثلا افسانه‌های قدیمی به ما نشان می‌دهد که بشر از زمانهای بسیار قدیم آرزو داشته‌است که مثل پرنده‌ها پر بگیرد و به آسمان برود. امروز بشر به کمک علم به این آرزویش رسیده‌است و می‌تواند حتی تا کره‌ی ماه پرواز کند و در آینده‌ی نزدیکی به ستارگان دورتری هم پرواز خواهد کرد.

یکی دیگر از آرزوهای قدیمی و بزرگ انسان داشتن عمر جاودانی است یا بهتر بگویم «نمردن» است. در افسانه‌های آذربایجانی، یونانی، ایرانی، بابلی و دیگر ملتها این آرزو خوب گفته شده‌است. رویین‌تن بودن اسفندیار (از پهلوانان کتاب شاهنامه) حکایت از این آرزو دارد. در یکی از افسانه‌های بابلی پهلوانی به نام «گیل‌گمش» سفر پر زحمتی پیش می‌گیرد که عمر جاودانی به دست آورد. در دل آدمهای داستانهای آذربایجان هم این آرزو هست.

✵✵✵

کتاب دده قورقود از داستانهای قدیمی آذربایجان است که از چند سال پیش به یادگار مانده‌است. داستانها مربوط به ترکان قدیمی است که به آنها اوغوز می‌گفتند. قوم اوغوز دارای پهلوانان و سرکردگان و دسته‌های زیادی بود. دده قورقود نام پیر ریش سفید اوغوز بوده‌است که در شادی و غصه شریک آنها می‌شد و داستان پهلوانیهای آنها را می‌سرود.