این برگ همسنجی شدهاست.
چند کلمه مقدمه
دربارهی
افسانههای قدیمی
انسانهای قدیمی هم مثل ما آرزوهای دور و درازی داشتند. از طرف دیگر در زمان آنها علم آنقدر پیشرفت نکرده بود که علت همه چیز را برای آنها معلوم کند. بنابراین انسانهای قدیمی برای همه چیز علتهای بیاساس و افسانهای میتراشیدند و چون در عمل و زندگیشان نمیتوانستند به آرزوهای خود برسند، افسانهها میساختند و در عالم افسانه به آرزوهایشان میرسیدند.
متلا زرتشتیان چون نمیدانستند که دنیا و آدمها از کجا پیدا شدهاند، افسانه هایی ساختند ومعتقد شدند که دنیا را دو خدا آفریده: یکی اهریمن که تاریکی، بدی، ناخوشی، خشکسالی و دیگر چیزهای زبانآور را درست کرده. دیگری هرمزد که روشنایی، نیکی، تندرستی، خرمی و برکت و دیگر چیزهای خوب را به وجود آورده. و چون راه علمی وعملی