۶
نخستین گندیدگیها
چنین است که در خاور میانهی ما همزمان با طلوع دورهی «رنسانس» در غرب، دیو تفتیش عقاید قرون وسطایی سر بر میدارد و کورهی اختلافات و جنگهای مذهبی تافته میشود. گذشته از اینکه در صفحات پیش، دیدیم که این سوی عالم دارد خالی میشود از کاروانهای متاعآور و به این دلیل، باید به انزوای فقر و تصوّف صوفی مآب خود بخزد. به این طریق به قول حضرت فردید ما، دُرست از همانجا که غرب تمام کرده است، شروع کردهایم؛ غرب که برخاست، ما نشستیم. غرب که در رستاخیز صنعتی خود بیدار شد، ما به خواب اصحاب کهف فرورفتیم. بگذریم که عین این بازی الّاکلنگ را ما در دورهی روشنفکری هم داریم که غرب در اوایل قرن ۱۷ میلادی شروعش کرد و ما در اوایل قرن بیستم(با نهضت مشروطه) که اروپا داشت به سمت سوسیالیسم و سبکهای هدایت شونده در اقتصاد و سیاست و فرهنگ میگرایید.
بردارید ورقی بزنید به سفرنامههای همهی کسانی که در سراسر دورهی صفوی به عنوان سیّاح یا بازرگان یا ایلچی یا مستشار نظامی – و اغلب هم از