پرش به محتوا

برگه:Gharbzadegi.pdf/۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۵۴غرب‌زدگی
 

پای صریح، این حقیقت تاریخی را بخوانیم که رُفت و روب مغول، هنوز به اندازه‌ی کافی کمر اسلام را نشکسته بوده است و در غربِ همیشه خواب نطربوق دیگری را می‌دیده‌اند که بیاید و پشت این پهلوان را عاقبت به خاک برساند! اگر هنوز شکّی دارید، متوجّه باشید که نه از آتش ویرانی مغول و نه از کشتار تیمور، هرگز جرقّه‌ای به دامن مسیحیّت نرسید؛ و روسیه هم که اندکی تأدیب شد، به کیفر این گناه بود که «ارتدکس» بود و سر به آستان پاپ اعظم روم نمی‌سود؛ و اگر باز هم شکّی دارید، متوجّه باشید که درست پنجاه سال بعد از فتح قسطنطنیه به دست مسلمانان – حکومت صفوی در اردبیل تأسیس شد[۱] – یعنی درست در پشت سر عثمانی. بهترین جا برای فرو کردن خنجر؛ و آیا می‌دانید یا نه که در «چالدران» با قتل عام‌های داخلی از دو سو خونِ نزدیک به پانصد هزار مسلمان به زمین ریخت؟![۲]


  1. تاج‌گذاری شاه اسماعیل ۹۰۷، فتح قسطنطنیه ۸۵۷. و نیز توجّه کنید به این واقعیّت تاریخی(!) دیگر: «زن اوزون حسن دختر کالوژان و خواهر داوید آخرین امپراتور و طرابوزان بود. نام وی دسپینا کاترینا... از این زن، اوزون حسن یک پسر و سه دختر یافت. یکی از این دختران که به عقد سلطان حیدر درآمد «مارتا» نام دارد... این زن مادر شاه اسماعیل صفوی است و دختر «دسپینا کاترینا»ی مسیحی یونانی.» از مقاله‌ی «اوزون حسن»، به قلم دکتر عبدالحسین نوایی، صفحه‌ی ۴۳، مجلّه‌ی ماهنامه‌ی فرهنگ، شماره‌ی چهار، سال ۱۳۴۱.
  2. «احیای ملّیّت ایرانی بر مبنای تشیّع، نه تنها از داخل تقویت می‌شد، بلکه سخت‌گیری عثمانی‌ها از خارج نیز به آن کمک می‌کرد که تشیّع را زندقه اعلام کرده بودند و سلطان سلیم اوّل، کار را به جایی کشاند که اعلام کرد قتل یک شیعه، ثواب