برگه:Gharbzadegi.pdf/۱۲۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۲۴ غرب‌زدگی
 

«استره‌ئوفونیک» ... و آشپزخانه و دیگر سوراخ سمبه‌های هم که پر است از فرگاز و رختشوی برقی و از این خرت و خورت‌ها.

به این طریق آدم غرب‌زده، وفادارترین مصرف کننده‌ی مصنوعات غربی است. اگر یک روز صبح برخیزد و بداند که هر چه سلمانی و خیّاطی و واکسی و تعمیرگاه است بسته شده، دق می‌کند و رو به قبله دراز می‌کشد؛ گرچه نمی‌داند قبله کدام سمت است. وجود این همه مشاغل و آن همه مصنوعات فرنگی که برشمردم، برای او از وجود هر مدرسه و مسجد و بیمارستان و کارخانه‌ای ضروری‌تر است. به خاطر اوست که چنین معماری بی اصل و نسبی داریم[۱] و چنین شهرسازی قلّابی‌ای؛ به خاطر اوست که خیابان‌های شهرها و چهارراه‌هایش با نور وقیح فلورسنت و نئون به صورت آرایشگاه‌ها در آمده است؛ به خاطر اوست که کتاب طبّاخی راه شکم به اسم «راه دل[۲]» از چاپ درمی‌آید، پر از شرح و تفصیل همه‌ی خوراک‌های پر خامه و پر گوشت که در چنین هوای خشک و گرمی اصلاً نمی‌توان لب زد. غذاهایی که فقط مجوّزی است برای مصرف کردن کوره‌های گازسوز فرنگ‌ساز... و به خاطر اوست که


  1. رفته بودیم برای دوستی خانه‌ای بخریم. در «دروس». خانه‌ای بود عیناً کپیه شده از روی کلیسایی که «کوریوزیه» به سبک مدرن ساخته و به اسم «نتردام دوهو» (Noter–dame duHout) معروف است. فقط برجکش را کم داشت. امّا با همان سوراخ سمبه‌ها و همان طاق و الخ...
  2. کتابی است پر زرق و برق و خیلی هم گران. به قلم یا ترجمه‌ی خانم یوسفی، ابن سینا.