برگه:Gharbzadegi.pdf/۱۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۰ غرب‌زدگی
 

بودیم؛ امّا به دو زبان. و من که زبان آلمانی نمی‌دانستم، دست به دامان خود او شدم و سه ماه تمام، هفته‌ای دست کم دو روز و روزی دست کم سه ساعت، از محضرش فیض‌ها بردم و تلمّذها کردم و چنین شد که «عبور از خط» به تقریر او و تحریر من ترجمه شد.

در همین گیر و دار بود که «کتاب ماه» کیهان راه افتاد. اوایل ۱۳۴۱. حاوی فصل اوّل «عبور از خط» و ثلث اول «غرب زدگی». و همین ثلث اوّل، «کتاب ماه» را به توقیف افکند و عاقبت کارش به آن‌جا کشید که هسته‌ی «غرب زدگی» را بیاندازد و «کیهان ماه» بشود. که خود یک شماره بیش‌تر دوام نکرد.

امّا متن «غرب زدگی» را من در مهر ۱۳۴۱ در هزار نسخه منتشر کردم. به استقلال؛ و اینک همان متن با افزایش‌ها و کاهش‌هایی و با تجدید نظری در احکام و قضاوت‌ها.

همین‌جا بیاورم که من این تعبیر «غرب زدگی» را از افادات شفاهی سرور دیگرم حضرت احمد فردید گرفته‌ام که یکی از شرکت کنندگان در آن «شورای هدف فرهنگ» بود و اگر در آن مجلس داد و ستدی هم شد، یکی میان من و او بود – که خود به همین عنوان حرف و سخن‌های دیگری دارد و بسیار هم شنیدنی – و من امیدوار بودم که جسارت این قلم او را سر حرف بیاورد.

و اکنون این متن چاپ دوم، چیزی شده است اندکی مفصّل‌تر از اوّلی؛ که یک بار در اواخر ۱۳۴۲ نوشتمش، برای چاپ دومی در نُسَخ فراوان و به قطع جیبی. که زیر چاپ توقیف شد و ناشرش – بنگاه جاوید – ورشکست، که روی من سیاه؛ امّا مگر از پای می‌شود نشست؟ این بود که بار دیگر در فروردین ۱۳۴۳ آن را از نو نوشتم و فرستادم فرنگ به قصد این‌که به دست جوانان