خارجی شدن ندارد و کاش این دست به دامانی، گِرِهی از کارمان میگشود. کاش روزی میرسید که از این خیل مستشاران و مشاوران بینیاز میشدیم.
امروز با تکیه به همین روشنفکران غربزدهی شرکت کرده در حکومت است که نمایندگان سیاست غرب و گروه مستشاران، با ما هنوز همان رفتاری را دارند که سفرای انگلیس و روس با اتابک و امیر کبیر داشتند. تازه اگر روشنفکر غرب زدهی ما لایق مقایسه با آن دو بزرگوار باشد. منتها اگر در آن روزگار، فقط سفرا بودند که القای رأی میکردند، حالا مستشاران خیل خیلاند و اگر در آن دورانها فقط اتابک و امیر کبیر طرف القا بودند که هر کدام پیرمرد دنیا دیدهای بودند، نشسته بر سر تجربهای از عمر و سنّت و ملاکهای شرقی خود و پا بر زنجیر معتقدات و رسوم و آداب اینطرف عالم، حالا طرف مصاحبه یا طرف القای مستشاران غربی، گروه روشنفکران غربزدهاند که نه اس و قس اتابک و امیرکبیر را دارند و نه حتّی عُرضهی حاج میرزا آغاسی را که نمیدانم چرا به غلط، به بیعرضگی معروف شده است.[۱]
اینچنین است که بر ملّتی حکومت میشود. ملّتی رها شده به تقدیر ماشین و با رهبری روشنفکران غربزده و به دست این سمینارها و کنفرانسها و برنامههای دوم و سوم و با تکیه به کمکهای «بلاعوض» و با آن
- ↑ عبداللّه مستوفی در «شرح زندگانی من» (صفحات ۴۵ تا ۵۰) از این پیرمرد دفاع کرده است و نشان داده که غرضورزی «قائم مقام» باعث این شهرت بوده.
روزیها خرج زاید است و الخ... به این طریق ۴۲ دانشسرا در سراسر مملکت بسته شد.