این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
دفتر اول
۳۹
بسخن آمدن طفل در میان آتش و تحریص کردن خلق را در افتادن بآتش
یکزنی با طفل آورد آن جهود | پیش آن بت و آتش اندر شعله بود | |||||
طفل ازو بستد در آتش در فکند | زن بترسید و دل از ایمان بکند | |||||
خواست تا او سجده آرد پیش بت | بانگ زد آن طفل کأنّی لم أمُت | ۷۸۵ | ||||
اندر آ ای مادر اینجا من خوشم | گر چه در صورت میان آتشم | |||||
چشمبندست آتش از بهر حجیب | رحمتست این سر برآورده زَ جیب | |||||
اندر آ مادر ببین برهان حق | تا ببینی عشرت خاصان حق | |||||
اندر آ و آب بین آتش مثال | از جهانی کآتشست آبش مثال | |||||
اندر آ اسرار ابراهیم بین | کو در آتش یافت سرو و یاسمین | ۷۹۰ | ||||
مرگ میدیدم گه زادن ز تو | سخت خوفم بود افتادن ز تو | |||||
چون بزادم رستم از زندان تنگ | در جهانی خوش هوای خوبرنگ | |||||
من جهانرا چون رحِم دیدم کنون | چون درین آتش بدیدم این سکون | |||||
اندرین آتش بدیدم عالمی | ذره ذره اندرو عیسیدمی | |||||
نک جهانِ نیستشکلِ هستذات | وآن جهان هست شکل بیثبات | ۷۹۵ | ||||
اندر آ مادر بحق مادری | بین که این آذر ندارد آذری | |||||
اندر آ مادر که اقبال آمدست | اندر آ مادر مده دولت ز دست | |||||
قدرت آنسگ بدیدی اندر آ | تا ببینی قدرت لطف خدا | |||||
من ز رحمت میکشانم پای تو | کز طرب خود نیستم پروای تو | |||||
اندر آ و دیگران را هم بخوان | کاندر آتش شاه بنهادست خوان | ۸۰۰ | ||||
اندر آیید ای مسلمانان همه | غیر این عذبی عذابست آن همه | |||||
اندر آیید ای همه پروانهوار | اندرین بهره که دارد صد بهار |