برگه:Doctor Faustus.pdf/۷۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۷۳
صحنهٔ اول

کند که ما این زن بی‌نظیر را که در زیبائی یگانهٔ آفاق بوده است بچشم ببینیم بر مراتب ارادت ما نسبت به استاد افزوده خواهد شد.

فاستوس - آقایان. چون میدانم در دوستی شما شائبه‌ای نیست و رسم من هرگز این نبوده است که تقاضای معقول دوستان نیک‌اندیش را رد کنم برای شما آن زن بی نظیر و مانند را بدون آن همه تشریفاتی که برای زنان بزرگ مقرر است یعنی با همان سادگی و وضعی که در هنگام دیدار معشوق خویش «پاریس» داشت برای شما حاضر خواهم کرد. اما خاموش باشید و کلمه‌ای بر زبان نیاورید زیرا در سخن آفتهاست.

(آهنگ موسیقی شنیده می‌شود و هلن در یک طرف صحنه ظاهر شده و آرام آرام از روی صحنه گذشته از در دیگر خارج می‌شود)

دانشجوی دوم - زبان من در بیان زیبائی این زن که مایهٔ تحسین و اعجاب صاحب نظران جهان بود قاصر است.

دانشجوی سوم - با این جمال و طراوت عجبی نیست که یونانیان مدت ده سال با آنانکه وی را از یونان ربودند و دامن عفت وی را لکه‌دار ساختند بجنگ بپردازند و برای این طراوت و جمال ملکوتی که ستایش و توصیفش از توانائی آدمیان بیرون است سیل خون راه اندازند.

دانشجوی اول - اینک که شاهکار طبیعت و مظهر کمال زیبائی را دیدیم (یکنفر پیرمرد در طرف راست صحنه ظاهر می‌شود) باید مرخص شویم و از این لطفی که استاد دربارهٔ ما فرمود از وی سپاسگزاری کنیم.