برگه:Doctor Faustus.pdf/۲۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۶
دیباچه

توسل باینگونه وسایل را کسر شأن ادبی خویش دانسته خوشتر داشتند که آثارشان در صحنه‌های عریان بمعرض نمایش گذاشته شود و هرچه را برای تجسم مناظر ضرور است با نیروی بیان خویش فراهم نمایند. اما در مورد لباس بازیگران توجه بسیار مبذول می‌شد و فراهم کنندگان یک نمایش برای لباس بازیگران مخارج زیاد متحمل می‌شدند.

۶- نمایشنامه‌ها

همین که نویسنده‌ای بنگاشتن درامی توفیق می یافت نسخه آنرا بکسی که حاضر بود مخارج تهیه آنرا تعهد نموده و آنرا بمعرض نمایش بگذارد واگذار میکرد و در مقابل دستمزدی دریافت میداشت. پس از آن نمایش را برای گرفتن پروانه بناظر نگارش می‌سپردند و در صورت دریافت اجازه، عده بازیگران استخدام می‌گشتند و تمرین شروع می‌شد.

گاهی بازیگران در این تمرینات حاضر نمی‌شدند و از این جهت غالباً در قراردادهائی که با آنها بسته می‌شد ماده‌ای راجع بجریمه غیبت قید می‌گشت. هریک از بازیگران قسمت ویژه خویش را از روی نمایشنامهٔ اصلی استنساخ میکرد و نسخهٔ چاپی درمیان نبود و چون هنوز مسألهٔ حق تألیف صورت قانونی پیدا نکرده بود، دزدی درامها بطور کلی و جزئی عمومیت داشت. گاهی بازیگران نسخهٔ نمایشنامه خویش را بکتابفروشان در مقابل مبلغ مختصری می‌فروختند. درام‌نویسان بزرگ بطبع آثار خویش اقدام نمی‌کردند زیرا هر درامی که بمعرض نمایش گذاشته می‌شد بملکیت مدیر نمایش در میامد و او بمیل خویش نسخهٔ اصلی را جرح و تعدیل می‌نمود تا موافق سلیقه تماشاگران بشود.