این برگ همسنجی شدهاست.
دیدمت شبی بخواب و سرخوشم
وه … مگر بخوابها بهبینمت
غنچه نیستی که مست اشتیاق
خیزم و ز شاخهها بچینمت
شعله میکشد به ظلمت شبم
آتش کبود دیدگان تو
ره مبند.... بلکه ره برم بشوق.
در سراچهٔ غم نهان تو
۲۹
دیدمت شبی بخواب و سرخوشم
وه … مگر بخوابها بهبینمت
غنچه نیستی که مست اشتیاق
خیزم و ز شاخهها بچینمت
شعله میکشد به ظلمت شبم
آتش کبود دیدگان تو
ره مبند.... بلکه ره برم بشوق.
در سراچهٔ غم نهان تو