چنـانکه گفتیـم دستـاویز مـلایان در این دعـوی سخنـی (حـدیثی) است که از زبان امـام ناپیـدا گفتـه شده: «در رخداده ها به بازگویندگان سخنان ما بازگردید .چه آنان حجت من به شمایند و من حجت خدا به ایشان میباشم» [۱]. از اینگونه از امامان نیز گفته هایی آورده اند .یک دعوی به آن بزرگی بنیادش این سخنانست.
اکنون من از ملایان میپرسم:
نخست :گویندگان آن سخنان چکاره میبوده اند و چه شایندگی میداشته اند؟ .میدانم خواهند گفت» :امام مفترض[۲] الطاعه میبودند» .میگویم :نامیست که خودتان گزارده اید و خدا از آن بیزار است .به گفته قرآن» :ان هی الا اسماﺀ سمیتموها انتم و آباﺀکم ما انزل اﷲ بها من سلطان».[۳]
پس چرا این داستان «امام مفترض الطاعه» در قرآن نبوده؟! ..پس چرا امام علی بن ابیطالب به معاویه مینویسد: «هرآینه شوری مهاجران و انصار راست که اگر بسر مردی گرد آمدند و او را امام گرفتند خشنودی خدا همان خواهد بود» [۴].و هیچ نمی نویسد :مرا خدا برگزیده یا پیغمبر آگاهی داده؟! ...آیا علی هم ،با آن شمشیر آهیخته بدست؛ «تقیه» میکرد؟!...
آنگاه شما به ایراد هایی که درباره «امام ناپیدا» هست و ما آنها را در این کتاب باز نمودیم چه میگویید؟! .آیا به آنها چه پاسخی میدارید؟! ...نخست باید بودن چنان چیزی با دلیل روشن گردد تا دعوی شما عنوانی پیدا کند ،ولی چه دلیلی در آن باره در میانست؟! ...آن حدیثهایی که در کتابهاتان نوشته شده کدامیکی در خور پذیرفتن میباشد؟...
دوم :آن «حدیث» این معنی را که شما میخواهید نمی رساند .در آنجا میگوید :اگر داستانی به شما رخ داد (که ندانستید چکار کنید و حکم آنرا ندانستید) از کسانیکه به سخنان ما آشنایند و آنها را باز میگویند بپرسید .این سخن کجا و دعوی سررشته داری کجا؟! ...این دو از هم بسیار دور است.
میدانم خواهند گفت» :امام ما را حجت خود گردانیده« .میگویم» :حجت» واژه ایست که ما در فارسی برابرش را نمی داریم» .حجت» کسیست که باید سخنش را بپذیرند .امام گفته در رخدادها سخن شما را بپذیرند .این معنی کجا و رشته کارهای کشوری را بدست گرفتن و به مردم فرمان راندن کجاست؟! ...بسیار روشنست که در آن حدیث سخن از سررشته داری یا فرمانروایی نمی رود.
سوم :فرمانروایی یا سررشته داری گروهی بیشمار و بیسامان و بیسر چگونه تواند بود؟! ...شما هزارها و ده هزارها کسانید که در شهرها پراکنده میباشید و هیچ یکیتان گردن به دیگری نمی گزارید .با اینحال چه کاری توانید کرد؟! ...سررشته داری اگر خودکامانه است باید یکتن بیشتر نباشد و دیگران همگی ازو فرمان برند ،و اگر به آیین
- ↑ و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه اﷲ علیهم .
- ↑ مفترض = لازم ،واجب (ویراینده)
- ↑ « ای مشرکان این بتها جز نامهایی که شما و پدرانتان بر آنها نهاده اید چیز دیگری نیست و خدا هیچ دلیلی بر معبودیت آنها نازل نفرموده است«...
سوره النجم ( (۵۳آیه ۲۳مکی (ویراینده) - ↑ «انما الشوری للمهاجرین و الانصار فان اجتمعوا علی رجل و اتخذوه اماما کان ذلک ﷲ رضی».