یکی برای دولت که جز درآمد کمی را نشان نمی دهد ،و دیگری برای خودشان که درآمد گزافی را نشان میدهد، و چنانکه دانسته ایم سالانه اندِ[۱] گزافی پول بنام «خمس و مال امام» جدا میگرداند و بنام نجف نگه میدارد.
اینست نمونه ای از کارهای حاجیان «مقدس» .اینست نشانه ای از بدخواهی آنان با دولت .ده هزارها مانند این حاجی را در میان بازرگانان و بازاریان توانید یافت.
از سخن خود دور نیفتم :این دعوی ملایان درباره سررشته داری و درس دشمنی با دولت که به مردم میدهند، بسیار زیانمند است .دوباره میگویم :بسیار زیانمند است .همین به تنهایی مایه بدبختی توده ها تواند بود .چنانکه گفتیم در نتیجه همان دعوی ،انبوهی از مردم به دولت و کشور و توده بدخواه گردیده اند ،که نه تنها به بایاهای توده ای خود نمی پردازند ،از دشمنی و کارشکنی نیز باز نمی ایستند .دیگران بمانند ،در اداره های دولتی کسان بسیاری هستند که کوشیدن به سود دولت را حرام میدانند و بکار بستن قانونها و روان گردانیدن[۲] آنها را گناه می شمارند و پولی که میگیرند «با اجازه علما» به خود حلال میگردانند ،و همان کسان اگر پول دولت در دستشان باشد از دزدیدن آن بنام «تَقاص»[۳] باکی نخواهند داشت و از شکستن هر قانونی بنام کینه جویی ،باز نخواهند ایستاد.
چند سال پیش ،در قزوین بازپرسی را دیدم که آشکاره میگفت» :این قانون را دولت جائری به ما تحمیل کرده است .من تا بتوانم باید از اجرای آن خودداری کنم» .ببینید :سیاست بازیهای آرزومندان خلافت در عربستان ،پس از هزار و دویست سال در ایران چه میوه های زهرآلودی پدید می آورد! آیا مردمی با این باورهای شوم روی رستگاری توانند دید؟! .آیا به چنین نادانی در جای دیگر جهان نیز توان برخورد؟!.
اینکه در ایران مشروطه به نتیجه ای نرسید و امروز به اینحال ننگ آور افتاده ،اینکه یک توده بیست ملیونی بدبخت شده و در کار خود درمانده ،اینکه فرزندان آنگلوساکسون از آنور اقیانوسها برخاسته برای راهبردن این کشور می آیند ،اینها شُوندهایش یکی دو تا نیست و بسیار است .ولی بزرگترین همهٔ آنها خود شیعیگری و این دعوی ملایان میباشد.
یکی از کارهای بـزرگی که باید در ایـران به انجام رسد آنست که بیپایی آن دعوی روشن گردد و این انـدیشه های شوم و زهرآلود از دلهای مردم بیرون آید .باید در این باره به نبردهای سختی پردازیم و از هیچ کوششی باز نایستیم .من دراینجا آن دعوی را به گفتگو گزارده میخواهم ملایان را به داوری کشم .میخواهم به یکرشته پرسشهایی از آنان پردازم: