برگه:Davari.pdf/۶۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

‫روزی دیگر شنیدم به دانشکده افسری رفته و یکی از افسران به جلوش افتاده او را در اطاقها گردانیده که‬ ‫در همه جا سرگذشتِ ساختهٔ خود را بازگفته و از جوانان پولها گرفته‪ .‬تنها از یک اطاقی ‪ ۱۵۰۰‬ریال بدستش‬ ‫آمده است‪.‬‬

‫ببینید‪ :‬وزارت جنگ که باید پندارهای بیپای بیهوده را از دلهای جوانان بیرون گرداند و‬ ‫از آنان افسرانی غیرتمند پدید آورد‪ ،‬بدینسان پندارپرستی را در دلهای آنان ریشه دار تر‬ ‫میکند و زشتی گدایی و مفتخواری را در دیده آنان کم میگرداند‪ .‬اینها همه نتیجه کیشیست‬ ‫که افسران و دیگران میدارند و سراپا آلوده پندار و گمراهی میباشند‪.‬‬

‫شنیدنی تر از همه داستان دین آموزی به مردگان (یا به گفته خودشان تلقین) است‪ .‬کسیکه مْرد و به‬ ‫گورش گزاردند باید ملایی بالای سرش ایستد و با زبان عربی چنین گوید‪» :‬بشنو و بفهم ای بنده خدا‪ ،‬‌هرگاه که‬ ‫دو فرشته به نزد تو آمدند و از تو پرسیدند کیست پروردگارت؟‪ ...‬بگو خدا پروردگارمست و محمد پیغمبرمست‬ ‫و علی و حسن و حسین‪ ...‬امامانمست‪ ،‬بگو بهشت راستست‪ ،‬آتش راستست‪ ،‬ترازو راستست‪ ،‬پل صراط‬ ‫راستست‪ .«...،‬ببینید در همین یک کار چند نادانی گرد آمده است‪:‬‬

یکم‬: کسیکه مرده تن او لاشه ای بیش نیست که پس از چند روز از هم خواهد پاشید و دیگر با آن کاری‬ ‫نیست و هر کاری که خواهد بود با روانست‪ .‬اینکه تن را به زیر خاک میکنند برای آنست که در زیر خاک از‬ ‫‌هم پاشد و آزارش به زندگان نرسد‪.‬‬

‫چیزی به این آشکاری‪ ،‬تو گویی آنان نمی دانند و از نافهمی چنین می پندارند که همه کارها با آن تن‬ ‫خواهد بود و گور خانه ای بهر او میباشد‪ ،‬و اینست چون به گورش گزاردند دو فرشته ای بنام «نکیر» و «منکر»‬ ‫با گرزهای آتشین به نزدش خواهند آمد و پرسشهایی خواهند کرد که اگر پاسخ نتوانست‪ ،‬گرزهای آتشین را به‬ ‫سرش خواهند کوفت و گور پر از آتش خواهد گردید‪.‬‬

دوم: دین دستور زندگانیست وکسی باید آنرا در زندگیش دارد نه در مْردگیش‪ .‬کسی اگر در زندگیش‬ ‫دین داشته که نیازی به یاد دادنش نخواهد بود‪ ،‬و اگر نداشته سودی از یاد دادنش پس از مرگ بدست نخواهد‬ ‫آمد‪ .‬پس آنان دین را چه میپندارند که به چنین رفتاری میپردازند؟!‪...‬‬

‫پیداست که آنان از معنی راست دین بسیار دور میباشند‪ ،‬و چنانکه گفته ایم دین در نزد آنان همان‬ ‫دلبستگی به «چهارده معصوم» و پرستش آنهاست‪ .‬چنین میپندارند که خدا نیز جز همان دلبستگی را نمیخواهد‪ ،‬و‬ ‫اینست کسی اگر پس از مرگ‪ ،‬آن دلبستگی را نمود‪ ،‬مایه خشنودی خدا خواهد بود و او را به بهشت خواهد‬ ‫برد‪.‬‬

سوم‪‬: در پندار آنان زبان دستگاه خدا عربی است‪ ،‬و اینست پرسشهایی که دو فرشته از مرده خواهند کرد‬ ‫به عربی خواهد بود و مرده باید به عربی پاسخ دهد‪ ،‬و جای گفتگوست که فلان تُرک و بهمان کُرد که می میرد‬ ‫آیا درزمان عربی دان میگردد؟!‪...‬‬