برگه:Davari.pdf/۳۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

‫یکی از دو سوره که به قرآن افزوده اند‬

سیزدهم ‪ :‬در داستان امام ناپیدا سخن فراوانی هست و ایرادهای بسیاری توان گرفت‪:‬‬

‫‪۱‬ـ چگونه تواند بود که یکی را فرزندی زاییده شود و کسی آگاه نگردد؟!‪ .‬چگونه تواند بود که پنج سال‬ ‫گذرد و شناخته نشود؟!‪ .‬مگر حسن العسگری در سامرا در میان مردم نمی زیسته؟!‪ .‬مگر کسی به خانه او آمد و‬ ‫شد نمی کرده؟!‪ .‬آیا با گفته عثمان بن سعید چنین چیزی را باور توان کرد؟!‪.‬‬

‫آنگاه نهفتگی چه رازی میداشته؟!‪ .‬اگر نهفته نبودی چه گزندی دیدی؟!‪ .‬میگویند‪ :‬از دشمنان خود‬ ‫میترسید‪ .‬میگویم‪ :‬پس چرا پدرانش نترسیده بودند؟!‪ .‬آنگاه گروهی که «تقیه» توانند کرد و باورهای خود را از‬ ‫دیگران پوشیده توانند داشت چه جای ترسی برای ایشان بازماند؟!‪.‬‬

‫‪۲‬ـ امام اگر پیشواست باید در میان مردم باشد و آنان را راه برد‪ .‬امام ناپیدا چه معنی تواند داشت؟!‪ .‬پاسخ‬ ‫داده میگویند‪» :‬امام ناپیدا همچون خورشید در پشت ابر است»‪ .‬میگویم‪ :‬مثل بسیار غلطیست‪ .‬خورشید در پشت‬