برگه:Davari.pdf/۳۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

‫آنگاه مگر ما از کتابهای شما و از زیارتنامه هاتان آگاه نیستیم و نمیدانیم که چه ستایشهای گزافه آمیز از‬ ‫مردگان هیچکاره میکنید؟!‪ ...‬نمیدانیم که آن مردگان را یاوران خدا و گرداننده جهان میشناسید؟!‪.‬‬

‫‌هشتم ‪ :‬داستان گریه و زاری به کشتگان کربلا ‪ ،‬ایراد بزرگ دیگری میباشد‪ .‬یک داستان بایستی رخ ندهد‪.‬‬ ‫پس از آنکه رخ داده‪ ،‬از گریستن چسود تواند بود؟!‪ ...‬یک داستانی را عنوان کردن و بزمهای سوگواری برپا‬ ‫گردانیدن‪ ،‬گریستن و گریانیدن با خرد چه میسازد؟!‪...‬‬

‫اینکه گفته اند‪» :‬‌هرکه بگرید و بگریاند و خود را گریان وانماید بهشت بُرو بایا گردد» بایستی پرسید‪ :‬چرا؟!‪...‬‬ ‫گریستن یا گریانیدن چیست که خدا به آنها چنین پاداش بزرگی دهد؟!‪ ...‬آنگاه شما این سخن را از کجا‬ ‫میگویید؟!‪ ...‬شما را به خدا چه راهی بوده؟!‪ ...‬ای بیخردان مگر خدا اسکندر ماکدونی است که یک هفستیونی را‬ ‫دوست دارد و چون او مْرد‪ ،‬مردم را چند ماه به سوگواری وا دارد؟!‪.‬‬

‫حسین بن علی به طلب خلافت برخاست و نتوانست و کاری از پیش نبرد‪ .‬لیکن مردانگی بسیار ستوده ای از‬ ‫خود نشان داد‪ ،‬و آن اینکه زبونی ننموده کشته شدن خود و فرزندان و یارانش را‪ ،‬از گردن گزاردن به یزید و ابن‬ ‫زیاد بهتر دانسته‪ ،‬مردانه پافشاری کرد و خود و پیروانش کشته گردیدند‪.‬‬

‫این کار او بسیار ستوده بوده‪ .‬ولی هرچه بوده بوده‪ .‬‌هزار و سیصد سال گریستن چه معنی دارد؟!‪ ...‬به آن‬ ‫نمایشهای بسیار بیخردانه محرم و صفر چه توان گفت؟!‪...‬‬

‫کشته قاسم و حجله دامادی او‬

‫این داستانهای زیارت و گریه با آن حدیثهاشان از راه دیگری نیز در خور ایراد است‪ .‬اینها ریشه دین را کندن و‬ ‫آنرا از میان بردنست‪ .‬در جاییکه با یک زیارت همه گناهان آمرزیده شود و با یک گریه بهشت بایا گردد‪ ،‬کسی چرا ‫از خوشیهای سزا و ناسزا باز ایستد؟!‪ ...‬چرا فلان حاجی آزمند انبارداری نکند؟!‪ ...‬چرا بهمان ستمگر خونها نریزد؟!‪...‬‬

‫چرا آزمندان به پول اندوزی نکوشند؟!‪ ...‬چرا مردان دنبال زنان بیگانه نیفتند؟!‪ ...‬سران شیعه در آن کوششهای سیاسی‌‬ ‫خود پروای هیچی نکرده هرچه خواسته گفته و هرچه خواسته کرده اند‪ .‬ولی ما آیا میتوانیم چشم از کارهای سرا پا‬ ‫زیان ایشان پوشیم؟!‪...‬‬