برگه:DaneshMandaanOSukhanSoraayaaneFars1.pdf/۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
(ج)

و تذکره میبود، در طی مطالعه مؤلفات فارسی و عربی و انگلیسی، بترجمه حال بسیاری از دانشمندان و سخن‌سرایان فارس (که مولد و منشاء من است) برخورد کردم، و گاهگاه از احوال آنها یادداشت برداشتم، و چون سالی گذشت آن یادداشتهای پراکنده را پاکنویس کردم، و بترتیب حروف تهجی منظم ساختم و بدان شدم که بتدریج در مواقع فراغت از کار اداری تکمیل و تنقیح آنها پردازم و صورت تالیف بآن دهم، و چون از احوال دانشمندان و نویسندگان و سخن‌سرایان پیش از اسلام فارس هیچگونه اطلاع صحیح در دست نیست ناچار بودم که از بدو ظهور دین مبین اسلام آغاز کنم -

حالی که این فکر در ذهنم قوت یافت، سعی وافی در استکمال یادداشتها مبذول داشتم، و بنا را بر آن گذاشتم که شرح حال: حکماء – عرفاء – فقها – ادباء شعراء – اطباء – نویسندگان – نقاشان و خوشنویسان سرزمین هنرخیز فارس را که بزرگان و رجال حقیقی و مایه سربلندی و افتخار ایران و ایرانی (بلکه بعضی از آنها مانند: شیخ کبیر – ابوعبدالله بن خفیف و سعدی و حافظ و فیروزآبادی و بیضاوی و ملاصدرا و امثالهم باعث سرافرازی عالم انسانیت بوده و خواهند بود) از بدو اسلام تا یومنا هذا تا آنجائی که وسائل موجوده و معلومات من بنده امکان تحقیق و تتبّع میدهد با ذکر اسناد و مدارک لازمه برشته تحریر آورم - و در تعقیب مؤلفات مطبوع و منشور سابق (که سه جلد آن راجع بحوادث سیاسی فارس در عصر ما بوده) در این سن کهولت مختصر (و شاید آخرین) خدمت خود را نسبت بزادگاه خویش و پدر و اجدادم انجام دهم -

اما همینکه مصمم اینکار شدم، و در این امر خطیر اندکی غور کردم، دریای ژرف بی‌پایانی را دیدم که غوطه در آنرا با غرق توام یافتم – آری: شناوری هیچ بود و یم عمیق و بی‌انتها -

بیم آن میرفت که در برابر امواج این بحر متلاطم بی پایان مایوسانه سپر عجز و انکسار اندازم، و نومیدانه شتر دیده را نادیده گیرم! یا وظیفه سنگین خود را