اگرچه آب قوللر آقاسی هم با رفیقش گمان نمیکنم که از یک جو برود شاعر گوید:
«من پیرو او جوان و شتر گربه قصهایست | سرد و خنک مغازلهٔ پیر با جوان» |
***
از شمارهٔ ۲۷:
بقیه سالنامه
و هم درین سال جناب عالم ما فیالسموات و ما فیالأرض و ما بینهما وما تحتالثری یعنی آقا سید ابوطالب زنجانی که چند دفعه در زمانهای پیش شیخ فضلالله را تکفیر کرده بود دو باره بصحت عقاید شیخ معتقد شده و در لوطی بازی توپخانه بحکم «هذا ما افتی به المفتی و کل ما افتی به المفتی فهو حکمالله فی حقی» درست مثل میمونهای هند تقلید شیخ را بیرون آورد.
و هم درین سال بموجب قانون اساسی تمام حقوق بشری و امنیت جانی و مالی مسکن و شرف بهمهٔ سکنهٔ مملکت داده شده دویست و بیست نفر در آذربایجان بدست پسر رحیم خان «چلبیانلو» و دو آنقدر در «کرکانهرود» بدست ارفعالسلطنه طالش و دوازده نفر در کرمان بدست گل سر سبد ایل جلیل قاجار جوان هیجده سالهٔ فرمانفرما، و چند نفری از قبیل حاجمحمدتقی مازار و برادرش و سید رضای داروغه در یزد بتحریک مشیرالممالک و صدرالعلماء و ده پانزده نفر در کرمانشاه بدست اعظمالدوله پسر