برگه:ChaharMaqaleh.pdf/۱۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
یا
مقدمهٔ مصحح

وی در دیباچه و خاتمهٔ کتاب مذکور است، دومین ایشان ملک شمس‌الدین محمد پسر ملک فخرالدین مسعود مذکور است که تا حدود سنهٔ ۵۸۶ در حیات بوده است و در واقعهٔ شکست سلطان علاءالدین از سلطان سنجر و اسیر شدن او وی نیز گرفتار شد و پنجاه هزار دینار خود را فدیه داده خلاص گردید و نظامی عروضی در خصوص تعیین روز ورود مال فدیه بهرات استخراجی از احکام نجومی نموده و مطابق با واقع اتفاق افتاده و این تصادف را از جمله مفاخر خود در این کتاب ذکر کرده است (ص ۷۴--۷۵)، و شاهزاده ابوالحسن حسام‌الدین علی که مخدوم مخصوص مصنف و تألیف این کتاب بنام اوست پسر فخرالدین مسعود و برادر شمس‌الدین محمد مذکور است، و هر چند از تعبیر مصنف از او «بپادشاه وقت» و «که امروز افضل پادشاهان وقت است» توهم میرود که وی نیز یکی از ملوک غوریه بوده ولی در واقع وی هیچوقت بپادشاهی و حکمرانی نرسید و ظاهراً مرادش از پادشاه شاهزاده بوده است.

از چندین موضع کتاب که مصنف اشاره بوقایع راجعهٔ بخود می‌نماید با تعیین زمان و مکان معلوم می‌شود که شهرت مصنف در نصف اول قرن ششم هجری بوده و تولدش قطعاً مدتی قبل از سنهٔ ۵۰۰ و اقلاً تا حدود سنهٔ ۵۵۰ در حیات بوده است، خلاصهٔ آن اشارات از قرار ذیل است:

در سنهٔ ۵۰۴ که وی هنوز در سمرقند مسقط‌الرأس خود بوده بعضی معلومات در خصوص رودکی شاعر از دهقان ابو رجا شنیده (ص ۳۸).

در سنهٔ ۵۰۶ در شهر بلخ بخدمت عمر خیام رسیده و در مجلس انس پیشگوئی خیام را در باب قبر خود شفاهاً از وی استماع