مستوفی در تاریخ گزیده از مصنفات نظامی عروضی فقط بذکر
مجمعالنوادر اکتفا میکند و هیچ اسمی از چهار مقاله نمیبرد و حال
آنکه قطعاً چهار مقاله را در دست داشته است زیرا که مکرر
مضامین آن را نقل کرده از جمله حکایت رودکی و امیر نصر
سامانی در هرات و قصیدهٔ معروف رودکی:
بوی جوی مولیان آید همی | یاد یار مهربان آید همی |
و حکایت تاش و ماکان بن کاکی و نوشتن کاتب اما ماکان فصار کاسمه[۱] و حکایت پرسیدن مخدوم او از وی که نظامی جز تو هست و جواب وی بر بدیهه بابیات:
در جهان سه نظامییم ای شاه | که جهانی ز ما بافغانند |
که در ذیل ترجمه حال او ذکر میکند[۲] و اگر این دو کتاب یکی نبودی سکوت او از ذکر چهار مقاله با وجود شهرت آن کتاب و نقل مکرر خود وی از آن هیچ دلیلی نخواهد داشت، ثانیاً قاضی احمد غفاری در مقدمهٔ کتاب نگارستان برای مصادر آن تألیف قریب سی کتاب از کتب مشهوره تاریخ و ادب و تذکرهای شعرا و مسالک و ممالک و غیرها نام میبرد از جمله مجمعالنوادر نظامی عروضی است و در اثناء کتاب قریب هفت یا هشت حکایت از مجمعالنوادر باسم و رسم نقل میکند و این حکایات بعینها کلمه بکلمه مسطور در چهار مقاله است از جمله حکایت ملاقات مصنف با عمر خیام در بلخ (ص ۷۱)، و حکایت سلطان محمود و ابو العباس خوارزمشاه و فضلائی که در دربار او مجتمع بودند چون ابو علی سینا و ابو ریحان بیرونی و ابو الخیر خمار،
و غیرهم (ص ۸۵-۹۰)، و حکایت خواجه نظامالملک طوسی