برگه:BAHAYIGARI b2.pdf/۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
بهائی‌گری/ احمد کسروی
 

‫بابیگری راه روشنی در پیش رو نمیدیده اند‪ ،‬با یکدیگر بکشاکش پرداخته خونها میریخته اند‪ ،‬با مسلمانان همیشه‬ ‫پیکار میداشته اند‪ .‬از اینسو در ایران دولت یا مردم به هرکه گمان بابی بودن میبرده اند‪ ،‬آسوده نگزارده چه بسا‬ ‫میکشته اند‪ .‬میرزا یحیی ازل که جانشین باب و پناهگاه بابیان میبود‪ ،‬کاری از دستش برنیامده چاره ای به این‬ ‫نابسامانیها نمیتوانسته‪ .‬نوشته هایی که از باب مانده بود گرهی از کار نمیگشوده‪.‬‬

‫در چنین هنگام آشفتگی بابیان‪ ،‬میرزاحسینعلی که خود یکی از سران آنها شمرده میشد‪ ،‬بهتر دانسته که آوازی‬ ‫برآورد و بنام «من یظهره اﷲ» که راهش باز میبود بکار پردازد که هم دستگاهی برای خود و خاندانش درچیند و هم‬ ‫سامانی بکارهای بابیان دهد و از دشمنی که میان آنان و ایرانیان پدید آمده بود بکاهد و فشار و سختی را کمتر‬ ‫گرداند‪ .‬بهمین آهنگ بکار پرداخته و بیش از همه بنابود گردانیدن نوشته های باب که مایه رسوایی میبود کوشیده‪.‬‬ ‫نیز آتش کینه را در دلهای بابیان فرو نشانده و با دولت و توده ایران در آشتی کوبیده‪.‬‬

‫اگر از دیده بابیگری نگریم‪ ،‬بهاﺀ ببابیان نیکی کرده که بدی نکرده‪ .‬اگر از راه تاریخ بداوری پردازیم‪ ،‬گمراهیها‬ ‫چون حلقه های زنجیر بهم پیوسته تا به اینجا رسیده‪ .‬ما در پیش گفته ایم که بهائیگری میوه بابیگری‪ ،‬و بابیگری میوه‬ ‫شیخیگری‪ ،‬و شیخیگری میوه شیعیگری است‪ .‬از این راهها ایرادی ببهاﺀ نیست‪ .‬ایراد ما از دیده آمیغهاست‪.‬‬

‫آیا راست است که باب مهدی میبوده و آن دین و شریعت را با دستور خدا گزارده؟!‪ ..‬اگر راست است پس‬ ‫چشده ده و اند سال نگذشته بهاﺀ که بگفته خود خدای کوچکی میبوده برخاسته و دین و شریعت دیگری بنیاد‬ ‫نهاده؟!‪ ..‬چشده که دین و شریعت باب را از میان برده؟!‪..‬‬

‫شما اگر از بهائیان بپرسید‪» :‬شوند آنکه برانگیختگان یکی پس از دیگری آمده چیست؟‪ ..‬یک پیغمبری که‬ ‫برخاسته چرا باید دیگری نیز برخیزد؟‪ ،«..‬پاسخ خواهند داد‪» :‬چون هر زمان مقتضای دیگری دارد باید در هر زمان‬ ‫یکی از مظاهر امراﷲ برخیزد و شریعتی مطابق مقتضیات زمان بگزارد»‪ .‬ میگوییم‪» :‬بسیار نیک‪ .‬این سخنتان را درست‬ ‫نادرست‪ ،‬پذیرفتیم‪ .‬ولی در سیزده سال که از کشته شدن باب تا برخاستن بهاﺀ گذشته آیا درخواستهای زمان دیگر‬ ‫شده؟!‪ ..‬آیا شریعت باب هنوز تا پایان گزارده نشده[۱]‪‬ و بیرون نیامده کهن گردیده؟!‪ ..‬آیا چنین سخنی را میتوان‬ ‫پذیرفت؟!‪.«..‬‬

‫بهاﺀ دو سال بزرگتر از باب میبوده‪ .‬اگر خدا خواسته بوده که این برخیزد و دین بنیاد گزارد چه نیازی بسید باب‬ ‫و برخاستنش میبوده؟!‪ ..‬چرا از نخست خود این برانگیخته نشده؟!‪..‬‬

‫بهائیان در برابر این ایراد درمانده بپاسخهایی برمیخیزند که اگر نگفتندی بهتر بودی‪ .‬مثلا چون درمیمانند چنین‬ ‫میگویند‪» :‬ما که نمیتوانیم بخدا ایراد گیریم»‪ .‬باید پاسخ داد‪ :‬‌هنوز دانسته نشده که اینها از سوی خدا بوده‪ .‬دلیلی در‬ ‫میان نیست و خود پیداست که از سوی خدا نیست زیرا آیین خدا در این باره روشن است و هیچگاه نبوده که دو‬ ‫برانگیخته دینگزار در یک زمان باشند‪.‬‬

‫میگویند‪» :‬‌هر پیغمبر بزرگی باید پیش از او مبشری باشد‪ .‬چنانکه یحیی پیغمبر مبشر مسیح بود‪ .‬نقطه اولی نیز‬ ‫مبشر جمال مبارک بوده»‪ .‬میگویم‪ :‬ اینکه پیش از هر برانگیخته مژده رسانی باشد بیدلیلست‪ .‬بلکه دروغ بودنش آشکار‬

  1. ‫‪» ‬بیان» که کتاب شریعت بابست ناانجام مانده‪.‬‬