این برگ همسنجی شدهاست.
بهائیگری/ احمد کسروی
میانجی ـ شفیع ،واسطه
نابوده ـ آنچه وجود ندارد
نابیوسیده ـ غیر منتظره
نازش ـ نازیدن
نتوانستنی ـ معجزه
نهناییدن ـ اثر نکردن
ورجاوند ـ مقدس ،خدایی
همباز ـ شریک
هنایش ـ (همچون همایش) اثر
هناییدن ـ (همچون پناهیدن) اثر کردن
هناینده ـ (همچون نماینده) مؤثر
هوده ـ نتیجه
یارستن ـ جرأت کردن