بلکه راستی آنست که داستان امام ناپیدا در شیعیگری گرهی در رشته اندیشه هاست .کسی را میگویند هزار سالست زنده است .چگونه کسی هزارسال زنده تواند ماند؟! ..خدا چرا کسی را هزارسال زنده نگه داشته تا روزی بیرون آوردش؟! ..مگر نمیتوانسته همان هنگامی که بیرون خواهد آورد بیافریدش؟! ..پس از همه اینها ،چرا بیرون نمیآید؟! ..تا کی باید لابه کرد و بیرون آمدنش را خواست؟! ..در بابیگری و بهائیگری باری اینها نیست .این یکی از شوندهاییست که مایه رواج این کیشها شده.
میرزا آقاخان کرمانی
میرزا آقاخان از کسانی میبوده که بکیشهای گوناگون
رفته و بیرون میآمده اند .زمانی نیز در قبرس از ازلیان
شمرده میشده و خواهر ازل را گرفته بوده .لیکن سپس از
ازلیگری بازگشته و داستان پایان زندگی او و شیخ احمد
روحی در تاریخ مشروطه آورده شده.