پیش برده ،از جنگها و کشاکشهای بیجا جلو تواند گرفت (و یا تواند کاست). وگرنه تنها از گفتن اینکه «جنگ نکنید» هیچ سودی نتواند بود.
از اینها گذشته ،بدی در جهان تنها جنگ نیست .بدیهای بدتری میبوده و میباشد. این بدتر از جنگست که مردمی مردگان هیچکارهای را گردانندگان جهان دانند و بر روی گورهای آنان گنبدها افرازند و از صدها فرسنگ راه بزیارت آنها روند. بدتر از جنگست که مردمی از آیین گردش جهان ناآگاه باشند و بگرفتاریهای خود چاره از «دعا» خواهند .بدتر از جنگست که گروهی بنام درویشی بکار و پیشهای نپردازند و جهان را خوار دارند و با تنهای درست و گردن کلفت بگدایی و مفتخوری پردازند .بدتر از جنگست که از میان مردمی ،شاعران یاوهگویی برخیزند و آشکاره سخن از جبریگری زده مردم را به تنبلی و سستی وادارند .این نادانیها و مانندهای اینها در ایران و کشورهای شرقی رواج میداشته و «جمال مبارک» شما این فهم و دانش نداشته به اینها پردازد و مردم را از گمراهی بیرون آورد .بهاﺀ به این نادانیها نپرداخته بماند ،که خود نادانیهایی بآنها افزوده .بجای برانداختن گنبدها ،خود چند گنبدی بلند گردانیده .بجای نابود گردانیدن دعاها ،خود دعاهایی ساخته و بدست مردم داده.
این بدترین بدیهاست که مرد درماندهای همچون بهاﺀ بدعوی خدایی برخیزد و یکدسته چندان پستاندیشه و نافهم باشند که بچنان دعوایی گردن گزارند.
آنچه شرقیان را بخواری و پستی کشانیده و بزیر یوغ غربیان انداخته ،پابستگی به این گمراهیها و نادانیهاست. بهاء اگر آن بودی که نیکی جهان خواهد، بایستی به اینها پردازد و نبرد سختی آغازد .نه آنکه اینها را همه بگزارد و چند سخنی پادرهوا - از حرامکردن جنگ و دستوردادن بیکی شدن دینها سراید و گردن فرازد.
آنچه جلو مردمان را از جنگ و از دیگر بدیها تواند گرفت خردهای ایشانست و چنانکه گفتیم راهنمایی که میخواهد جهان نیک گردد ،باید بتوانا گردانیدن خردها کوشد .بهاﺀ کوشیده که خردها را در پیروان خود بکشد و آنان را هرچه نافهمتر و نادانتر گرداند .این همان مردیست که عربی را غلط مینویسد و میگوید :بمن ایراد نگیرید و شما نیز غلط نویسید .همان مردیست که سیزده سال پس از باب برخاسته میگوید او فرستاده خدا میبود. من نیز فرستاده خدایم و شما در این باره هیچ نیندیشید و ایرادی نگیرید.
آنگاه آیا باورکردنیست که جهانیان بکیش بهاﺀ گروند و گفته او را بکار بسته دست از جنگ بردارند؟! ..در جاییکه مردمان میبینند او با غلط نویسیها و وارونهگوییهای خود همگی را بخود میخندانیده و با چنین درماندگی دعوی خدایی نیز میکرده ،آیا شدنیست که او را راهنمایی شناسد و بپاس گفته او جنگ و کشاکش را کنار گزارند؟!..
آری بهائیان دروغهای بسیاری از پیشرفت بهائیگری در اروپا و آمریکا میگویند .یکی از ایشان بنام دکتر فرهنگ نامهای بمن نوشته و چنین گفته» :در بیشتر از چهل اقلیم پرچم یا بهاﺀ الابهی در نهایت عظمت و جبروت به اهتزاز است» .ولی آیا به این سخنان ارجی توان گذاشت؟! ..یکی از ایرادهای ما ببهائیان همین گستاخیشان بدروغگوییست .همچون شیعیان و صوفیان دروغ را در راه کیش خود سزا میشمارند و تاریخ خود را از سر تا پا با دروغ آلودهاند.