برگه:Azari-zabane-bastan.pdf/۱۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
آذری یا زبان باستان آذربایجان / احمد کسروی
۱۷
 

از این چند جمله مستوفی پیداست که ترکان در آخرهای زمان مغول در آذربایجان جا برای خود باز کرده و در شهرها نیز نشیمن میداشته اند و در برابر بومیان دیرین، یا بگفته خود او «تاجیکان» میبوده اند. نیز پیداست که در آنزمان نام آذری از میان رفته بوده است و مستوفی آنرا نمی شناخته و اینست بجای آن نام «پهلوی» بکار برده است.[۱]

آذربایجان پس از مغولان:

پس از مغولان در ایران شورش بس سختی برخاست زیرا چون ابوسعید در سال ۷۳۵ درگذشت و او را جانشینی نبود، میان سران مغول کشاکش افتاد که هریکی مغول پسری را بپادشاهی برداشتند و با هم بجنگ و کشاکش برخاستند و هنوز یکسال از مرگ ابوسعید نمیگذشت که سه پادشاهی بنیاد یافت و برافتاد و تا سالیانی این کشاکش و لشگرکشی پیش میرفت و ایرانیان که این زمان بسیار خوار و زبون میبودند زیر پا لگدمال میشدند. و چون آذربایجان تختگاه مغول بوده بیشتر این کشاکشها و جنگها در آنجا رخ میداد و بیشتر زیان و آسیب بآنجا میرسید و مردم از پا افتاده نابود میشدند. در همان زمانها بود که تبریز گزند بس سختی دید. زیرا آذربایجان که در دست سلطان احمد ایلکانی میبود و او امیر ولی استرآبادی را بفرمانروایی تبریز گماشت، در سال ۷۸۷ تقتمش خان پادشاه دشت قبچاق بدشمنی سلطان احمد ناگهان پنجاه هزار سوار مغول بر سر شهر فرستاد که امیر ولی بگریخت و مردم بیش از یک هفته جنگ و ایستادگی نتوانستند و مغولان بشهر درآمده آنچه گزند و آسیب بود دریغ نگفتند.

پس از این گزندها نوبت تیمور و لشگرکشیهای او رسید. در زمان او آذربایجان چندان آسیب ندید. لیکن چون دوره او بسر رسید آذربایجان بار دیگر میدان کشاکش گردید. زیرا چنانکه در تاریخهاست نخست خاندان قره قویونلو با دسته های بس انبوهی از ترکان بآنجا درآمدند و بنیاد پادشاهی نهادند و همیشه در جنگ میبودند و پس از آن نوبت آق قویونلویان رسید که همچنان با ایلهای انبوهی باینجا رسیدند و بنیاد پادشاهی نهادند و همیشه در جنگ و کشاکش میبودند و تا برخاستن شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۰۶ که هفتاد سال از تاریخ مرگ ابوسعید میگذشت آذربایجان همیشه میدان لشگرکشیها و جنگها میبود، و بگمان من باید انگیزه برافتادن زبان آذری را از شهرهای آذربایجان و رواج ترکی را در آنها این پیشآمدهای هفتاد ساله دانست. زیرا در این زمانست که از یکسو بومیان لگدمال و نابود شده اند و از یکسو ترکان بانبوهی بسیار رو باینجا آورده اند و بر شماره ایشان بسیار افزوده.

در زمانهای پیشین ترکان بیشتر در دیه ها مینشسته اند ولی این زمان چون فرمانروا میبودند شهرها را فرا گرفته اند و زبانشان در آنها رواج یافته است.

آذربایجان در زمان صفویان:

این را بآسانی توان پذیرفت که جا باز کردن ترکی برای خود در آذربایجان و بکنار زدن آن آذری را، پیش از پادشاهی صفویان انجام گرفته و دلیل این گذشته از چیزهای دیگر حال خود آن خاندان میباشد. زیرا ایشان بیگمان از بومیان آذربایجان بوده اند و زبانشان آذری بوده و ما دو بیتیهایی از شیخ صفی نیای بزرگ ایشان که در زمان مغول

  1. این نویسندگان «پهلوی» را به نیمزبانهای بومی این شهر و آن شهر میگفته اند و از معنایی که ما امروز بکلمه میدهیم آگاهی نداشته اند.