ترکان افتاده. اگرچه در هیچ جا شماره درستی از آنها بدست نمیدهند و خود نتوانستندی داد، لیکن جمله هایی را گاهی مینگارند که اندازه انبوهی ترکان را میرساند.
ابن اثیر در سال ۴۳۵هجری میگوید: «در این سال ده هزار خرگاه از ترکان که همیشه بسرزمین مسلمانان و پیرامونهای کاشغر و بلاساغون تاخته تاراج کردندی، اسلام پذیرفتند و در عید قربان بیست هزار گوسفند سر بریدند». میگوید: «این تیره ها پیش از این ناچار بودند که همگی یکجا گرد آمده خود را از آسیب مسلمانان نگه دارند. لیکن چون اسلام پذیرفتند هر گروهی رو بسویی آوردند و در سرزمینهای اسلامی پراکنده شدند و هر ده هزار خرگاه یا بیش یا کم در سرزمین دیگری فرود آمدند».
همو در سال ۴۴۰گوید: «اینسال گروه بسیاری از غزان از ماوراءالنهر پیش ابراهیم نیال (برادر مادری طغرل بیک که فرمانروای ری و همدان بود) آمدند. او گفت: سرزمین من گنجایش شما و توانایی روزی و خوراک شما را ندارد. بهتر آنست که بروم (آسیای کوچک) رفته و با کافران جنگ و در راه خدا کوشش کنید».
ابن بی بی مینویسد: «چون سلیمان شاه پسر قتلمش را بجنگ روم بآسیای کوچک فرستادند صد و بیست هزار خانوار ترکمن را که از ترکستان آمده بودند سپاه او کردند».[۱]
از این نوشته ها که از کتابها تکه تکه بدست میآید پیداست که در زمان سلجوقیان ترکان بانبوهی بسیار بایران و این سرزمینها آمده اند، و این چیزیست که خود تاریخ نیز میرساند. زیرا گذشته از پادشاهی بسیار بزرگی که طغرل و برادرانش در ایران و عراق بنیاد نهادند و آن کارهای بزرگ را انجام دادند، یک پادشاهی دیگری از ایشان در آسیای کوچک بنام سلجوقیان روم پدید آمده که آن نیز بزرگ و نیرومند بوده و جایی در تاریخ برای خود باز کرده. پس از مرگ ملکشاه یک پادشاهی نیز در شام پدید آمده.
پس از آن اتابکان در آذربایجان و فارس و ارمنستان و دیگر جاها برخاسته اند. پس از آن خوارزمشاهیان پیدا شده اند. پس از زمان مغول قره قویونلویان و آق قویونلویان پدید آمده اند. در آسیای کوچک عثمانیان برخاسته و آن کارهای بزرگ تاریخی را انجام داده اند.
اینها همه با دست ترکان انجام گرفته و بهترین رهنمون بفزونی و انبوهی ایشان در ایران و این پیرامونها میباشد.
نخستین دسته های ترکان در آذربایجان:
اگرچه راه کوچ بروی ترکان از زمان پادشاهی سلجوقیان باز شد لیکن باید دانست دسته هایی پیش از آنزمان بایران آمده اند و بآذربایجان رسیده اند. بدینسان که سلطان محمود چون بماوراءالنهر رفت گروهی از ترکان را (پنجاه هزار تن کما بیش) با خود بایران آورد و در خراسان نشیمن داد، و اینان چون زمانی بودند دسته ای از ایشان جدا گردیده از راه کرمان آهنگ اسپهان کردند، و چون محمود نامه بعلاءالدوله خداوند اسپهان نوشت که آنان را باز گرداند و یا کشته سرهاشان را فرستد و علاء الدوله میخواست بنیرنگ این کار را انجام دهد، ترکان فهمیده و خود را از
- ↑ ترجمه ترکی سلجوقنامه ابن بی بی چاپ پاریس صفحه ۲ .