برگه:Anvari poems.pdf/۷۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
۷۷
کتاب قصاید
 
  ور مشرف شود بتشریفی ۱۹۱۰ قصبش پای مزد اکسون باد  
  صاحبا، بنده را اجازت ده تا بگوید که: دشمنت چون باد  
  میل در چشم و کلک در ناخن تیز در ریش و کیر در کون باد  

بمدح الخاتون عصمة‌الدنیا و الدین

  هزار سال زیادت بقای خاتون باد مه مبارک روزه برو همایون باد  
  هزار سال بمیزان عدل و انصافش امور دولت و اشغال ملک موزون باد  
  جهان رفعت و عز و جلال عصمت دین ۱۹۱۵ که عز و عصمت بر جانش هر دو مفتون باد