این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
مرکب عزمت ار نهفته رود | ۱۸۳۵ | اشهب روزگار ادهم باد[۱] | ||||
چرخ اگر بارگاه تو نبود | تا قیامت شکسته طارم باد | |||||
زهره خنیاگریت اگر نکند | تا ابد سور زهره ماتم باد | |||||
فتنه پیش زبان خامه تو | چون زبانهای سوسن ابکم باد | |||||
پس بشکر تو تازیان سنان | شاهراه حروف معجم باد | |||||
گرد جیش تو در دماغ ظفر | ۱۸۴۰ | چون دم و آستین مریم باد | ||||
حصن خصمت در انتظار خلاص | چون نهانخانه جهنم باد | |||||
چتر میمون سمت عالیت | سایهدار سپهر اعظم باد | |||||
هر دلی کز تو خال عصیانست | همهکارش چو زلف درهم باد | |||||
ور کمر جز بخدمتت بندد | نیشکر در مزاج او سم باد | |||||
تا کم و بیش در شمار آید | ۱۸۴۵ | دولتت بیش و دشمنت کم باد | ||||
قهرمان تو موسوی دستست | ترجمان تو عیسوی دم باد | |||||
همه سعی تو چون قران سعود | در مراعات نظم عالم باد | |||||
همه عون تو چون عنایت حق | د مهمات نسل آدم باد | |||||
بنده از مکرمات وافر تو | هم چنین سال و مه مکرم باد | |||||
قصبش بر سر از تو توزی گشت | ۱۸۵۰ | اطلسش دربر از تو معلم باد | ||||
از همه فعلهات باطل دور | با همه رایهات حق ضم باد | |||||
در خلاف و رضای تو همه سال | نحس و سعد زمانه مدغم باد | |||||
رمحت از جنس معجز موسی | رخشت از نوع رخش رستم باد | |||||
دست سرو ار دعای تو نکند | قامتش چون بنفشه پرخم باد | |||||
مدتت با زمانه همآواز | ۱۸۵۵ | راست چونانکه زیر بابم باد | ||||
دلت، ای صدهزار دل بتو شاد | تا دلی دربرست، بیغم باد | |||||
جانت، ای صدهزار جانت فدا | تا بجان زندگیست، خرم باد | |||||
حاسدت را چو پای در گل ماند | از غم و رنج دست بردم باد | |||||
جنبش فتح و آرمیدن ملک | همه در جنبش تومد غم باد | |||||
عدل تو شب چو روز روشن کرد | ۱۸۶۰ | روز تو همچو عید خرم باد |
- ↑ تکرار مصرع دوم هفت بیت پیش ازین و در همه نسخها چنین آمده است.