و چون او نیز نماند پس ازو نوشجان نامی رایت ایالت بر افراشت - و بعد از عقب او مرزوان کامران شد - و چون او نماند حکومت بخرخسره رسید - بهر تقدیر چون خرخسره مدتی ایالت نمود هرمز از وی رنجیده باذان ابن ساسان را در آن مملکت حاکم گردانید - و او بنبوت حضرت رسالت صلی الله علیه و سلم ایمان آورده مومن و موحد از جهان انتقال نمود - انگاه دادویه که خواهرزادهٔ باذان بود و متابعت ملت نبوی نمود حاکم شد - و اسود عنسی را که دعوی نبوت میکرد بقتل رسانید - و بعد از فوت وی حکومت آن مملکت باولیای دولت دین ۰مدی قایم گردید - و از خلفای راشدین به بنی امیه و از بنی امیه بآل عباس منتقل گشت - و از منتسبان خلفای بنی عباس غلامان حبشی آن ولایت را انتزاع نمودند - و از ایشان بآل زیاد انتقال یافت - و بعد ازان به بنی افطس و به بنی طباطبا قرار گرفت - و چون دولت آنجماعت سپری گردید منصور بن فضل الکوفی که از دعاة اسمعیلیه بود بر مسند حکومت تکیه زد - و بعد ازو در سنه سته و عشرین و اربعمایه بابوهاشم حسن بن عبدالرحمن که نفس زکیه لقب داشته و حمزه بن ابی هاشم که از اشراف حمیریان بود منسوب گردید - و در سنه تسع و ثلثین و اربعمایه ناصر بن حسین دیلمی دعوی امامت کرده چند وقت آن ولایت را متصرف گشته - و در سنه ستا و خمسین علی بن محمد الصلیحی بر آن مملکت استیلا یافته مکه و مدینه را نیز در تحت ضبط آورد - و از عقب وی آل ذریع روزی چند اسپ مراد را بجولان آورد - در سنه أربع و خمسین و خمسمایه ملک ناصرالدین ایوبی کارفرما گشت - و از اولاد او در سنه ست و سبعین و خمسمایه بملک توران شاه و ملک کامل و ملک مسعود منتقل گردید - و در سنه ست و عشرین و ستمایة به بنی رسول که از اموالی ایوب بود رسید - و در سنه سبع
برگه:2015.376860.Hfti-Aiqlym.pdf/۲۴
ظاهر