استواست - و خط استوا خطی است که حکما در سطم معدلالنهار محاذی روی زمین از مشرق تا مغرب اعتبار کردهاند - و هر شهر و ناحیه که بر این خط بود شب و روز در آنجا برابر باشد - و در سالی هشت فصل در آن دیار وقوع یابد - دو بهار و دو تابستان و دو پائیز و دو زمستان - و اکثر اوقات در آن محاری و بلدان گل و ریحان باشد و در مجمعالانساب از صورالاقالیم و مسالک و ممالک نقلست که جمله ربع مسکون صد ساله راه است - چنانکه کسی همه وقت در سفر باشد بقدر طاقت و آنقدر طعام و شرابی که قاعده است بکار برد و آسایشی که رسم است بجا آورد و ازین جماه هشتاد ساله راه بمرور دهور و سبب طوفانها خراب گشته و آب گرفته و بیست سال راه مانده و ازین بیست ساله چهارده ساله هم کم آمده - چه از طرف شمال هفت ساله را بسبب سردی هوا جانور نمیتواند بود - و از طرف جنوب هفت ساله راه بواسطهٔ گرمی هوا ذیحیات نمیتواند زیست - پس شش ساله راه مانده - و این قدر زمین را هفت قسم کردهاند و هر قسم را اقلیمی خواندهاند و مجموعه را اقالیم سبعه نامیدهاند - و طول هر اقلیمی از مشرق است تا مغرب - و هر اقلیمی که بخط استوا نزدیک تر است درازی و پهنای آن زیاده است - و از دریاهای اعظم آنچه حکما آنرا از حساب ربع مسکون گرفتهاند پنج است - و از بحیرات نیز پنج است - و اگر چه محاذی دیگر بحار درین ربع است اما بسبب آنکه مبادی أن در ارباع دیگر واقع است از حساب این ربع نداشتهاند - و در بحار و بحیرات این ربع جزایر بزرگ و کوچک بسیار است - و ایضاً پنج کوه رفیع و وسیع درین ربع واقع است و عدد مجموع جبال از دویست متجاوز است - و قریب بدویست و چهل انهار و جوی بزرگ باشد که عبور آن میسر نشود مگر بکشتی ✽
برگه:2015.376860.Hfti-Aiqlym.pdf/۱۶
ظاهر