این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۴
هفت اقلیم
مگیر خرده که مدح و هجای او بهم است | ||||||
که در کتاب خدا آفرین و نفرین است | ||||||
دقیقهای معانیش در لباس حروف | ||||||
چو در سیاهی شب روشنی پروین است | ||||||
ز گونه گونه سخنهای تر و تازهٔ او | ||||||
بدست فضل و هنر دستهٔ ریاحین است | ||||||
سفینهها همه در بحر دیدهاند بسی | ||||||
سفینهٔ که درو بحرها بود این است |
چون ما حصل این تذکره ذکر هفت اقلیم است هر آئینه این نسخه را موسوم به هفت اقلیم گردانید تا اسمی با مسمیٰ باشد - ر تاریختنش ازین رباعی که زادهٔ بکر فکر است معلوم و مفهوم میشود✽ ✽ رباعی ✽
این نسخه که هست همچو فردوس نکو | ||||||
تا مو نشوی درو نه بشکافی مو | ||||||
گر از تو کسی سوال تاریخ کند | ||||||
تصنیف امین احمد رازی گو |
مخفی نماند که حکمای دقیقه شناس خرد اقتباس اتفاق دارند که نصفی از کرهٔ زمین در بحر اعظم که آنرا اوقیانوس خوانند مستور است - و نصف دیگر در عالم نمایش ظهور و بصورت بیضهٔ که آنرا در آب افکنند - و این نصف که مکشوف است نصفی که در جانب جنوب افتاده ویرانست - و نهایت جانب شمال هم آب دارد - پس از چار بخش زمین یک بخش کمتر عمارت دارد - و جمله کوهها و بیابانها ازین جمله است - اگر از روی حقیقت در نگرند دانگی معمور نیست - اما عادت چنین رفته که این قطعه را ربع مسکون مینامند - و ربع مسکون در شمال خط