این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
––
وای بربط خاموش بود
و خوب گوش که دادم
صدای گریه میآمد
و چند بربط بیتاب
بشاخههای تربید تاب میخوردند۲
و در مسیر سفر راهبان پاک مسیحی
بسمت پردهی خاموش «ارمیاء نبی»
اشاره میکردند
و من بلندبلند
«کتاب جامعه» میخواندم
و چند زارع لبنانی
که زیر سدر کهنسالی
نشسته بودند
مرکبات درختان خویش را در ذهن
شماره میکردند
کنار راه سفر کودکان کور عراقی
به خط لوح حمورابی
نگاه میکردند