برگه:غلطهای فاحش فرهنگهای فارسی.pdf/۱۴۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
-۱۴۷-

کمینگاه، و «ستان» مانند گلستان، نخلستان، بوستان، نیستان و «کده» مانند دهکده، بتکده، ماتمکده، آتشکده، و «لاخ» مانند سنگلاخ، دیولاخ، و «زار» مانند لاله‌زار، گلزار، مرغزار، و «بار» مانند رودبار، جویبار، و «سار» مانند کوهسار، چشمه‌سار، و «ان» مانند یخدان، جامه‌دان، نمکدان، و «سیر» مانند گرمسیر، سردسیر

۵- پساوند فاعلی: که عبارت است از «نده» مانند زننده، گوینده، دهنده، و «ان» مانند گریان، خندان، شتابان، و «ار» مانند پرستار، خواستار، دوستار، و «گار» مانند پروردگار، آموزگار، و «کار» مانند ستمکار، درستکار، بزه‌کار، و «گر» مانند ستمگر، دادگر، بیدادگر

۶- پساوند محافظت: که عبارت است از «دار» مانند سرایدار، راهدار، پرده‌دار، و «بان» مانند باغبان، دشتبان، دربان، و «وان» مانند ساروان، کاروان و «بد» مانند کهبد، سپهبد، هیربد