برگه:شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و۱۳ و ۱۴ هجری، جلد ۱.pdf/۸۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۸۲
رجال ایران

او را هرگز ندیده بودم برای من چندین کتاب نادر یا گرانبها را با بهای عادله‌ای پیدا نموده یا استنساخ کرد من از لحاظ استعداد و جامعیت او عقیده راسخی باو پیدا کرده‌ام ظاهراً او در ترجمه ماهرانه داستان حاجی بابا تألیف موریر یا (می‌جر فی‌لوت) شرکت نموده باشد زیرا عکس او در آستانه آن کتاب گذاشته شده شیخ احمد یک طلبه ازلی ساکن استانبول که دائم با صبح ازل در مکاتبه است و بی‌اندازه طرف اعتماد او است و از درجه معلومات و درستی او من دلیل مثبت داشته‌ام و هم او عکسهای آقایان بابی را با درجه‌بندی حروف اول نام برای من فرستاده بود (می‌جر فی‌لوت) از او و دوست همدردش میرزا آقاخان در مقدمه کتاب بانگلیسی شرحی بقرار زیر داده است: «مترجم فارسی این داستان که عکسش در اول کتاب گذاشته شده حاجی شیخ احمد کرمانی پسر ملا محمد (ملا محمد جعفر صحیح است) پیش نماز است داستانی کوتاه ولی غم‌انگیز دارد او از فرقه بابی است پس از تحصیل عربی در کرمان به اصفهان رفته در آنجا به میرزا آقاخان که او هم از همین شعبه است پیوسته (۱۳۰۵ق. = ۱۸۸۷/۸ م.) این دو بقصد تحصیل زبان خارجه باستانبول رفته‌اند در این شهر حاج شیخ احمد برای امر معیشت بمعلمی زبانهای شرقی پرداخته ضمناً معلوماتی از انگلیسی، فرانسه، و زبان ترکی غربی (ترکی استانبولی) فرا گرفته و با همدستی میرزا حبیب شاعر اصفهانی چند اثر از جمله حاجی بابا و گبل بلاس را از انگلیسی و فرانسه ترجمه نموده او چندین کتاب نیز در حکمت تألیف کرده است.[۱] آقاخان مصاحبش مدیر با شهامت اختر بوده[۲] (روزنامه‌ای که هر چند در استانبول چاپ میشده ولی در هندوستان و ایران کثیرالانتشار بوده است). در یادداشتهائیکه کتاب انقلاب ایران نوشته شده شرح زیر راجع به شیخ احمد روحی دیده شد: «حاج شیخ احمد روحی فرزند دوم ملا محمد جعفر شیخ العلماء که در حدود سال ۱۲۷۲ قمری برابر ۱۸۵۵/۶ م . زائیده شده روحی تخلص میکرده واعظی فصیح چنانکه در خور دانشمندان بوده . او در سال ۱۳۰۲ قمری با دوستش میرزا آقاخان باسپهان رفته و از آنجا با هم بتهران رهسپار گردیدند در آنجا شیخ احمد درباره احکام قرآن چندی منبر میرفت و از آنجا برشت رفتند و چندی مهمان مؤیدالدوله[۳] حکمرانی دانشمند بودند ولی همینکه حکمران فهمید آنها مورد بی‌مرحمتی ناصرالدینشاه هستند بیرونشان کرد از آنجا باستانبول رفتند و در آنجا شیخ احمد ترکی عثمانی – انگلیسی و فرانسه را در برده و برای امر معیشت بآموزگاری زبانهای خارجه و ترجمه پرداخت. سفری به مکه رفته پس از زیارت حج چندی در حلب گذرانده سپس باستانبول برگشته بوسیله میرزا آقاخان به میرزا حسنخان خبیرالملک کنسل ژنرال ایران معرفی گردید این سه تن به رهبری سید جمال‌الدین بعملیاتی در تبلیغات پان اسلامیسم (اتحاد اسلام) دست زدند و نامه‌هائی به علمای شیعه ایرانی در کربلا و نجف نوشتند


  1. مراد از کتب حکمت که میجر فیلوت در اینجا ذکر میکند همان کتاب هشت بهشت است که قبلا توضیحات لازم در باره آن داده شده است و اصل آن مربوط به شیخ احمد روحی و میرزا آقاخان کرمانی نمیباشد.
  2. میرزا محمد طاهر اصفهانی.
  3. مراد از مؤیدالدوله در اینجا ابوالفتح میرزا مؤیدالدوله پسر بزرگ حسام السلطنه سلطان مراد میرزا و داماد ناصرالدین شاه که از سال ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۵ ق. حاکم گیلان بوده است.