برگه:شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و۱۳ و ۱۴ هجری، جلد ۱.pdf/۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۵۰
رجال ایران

صلبی خود همراه بود دولت مشروطه در دوم شعبان ۱۳۲۹ ه‍. ق. قانونی برای دستگیری و و اعدام هر سه نفر از مجلس شورای ملی گذراند. برای دستگیری یا اعدام محمد علیشاه یکصد هزار تومان و برای دستگیری و یا اعدام سالاالدوله و شعاع‌السلطنه هر یک بیست و پنج هزار تومان جایزه نقدی تعیین و تصویب کرد و برای اطلاع عامه مراتب را اعلام نمود.

محمد علیشاه در جنگ سخت شکست خورده و علیخان ارشدالدوله فرمانده قوایش در حوالی گرمسار دستگیر و کشته شد و سالارالدوله پس از شکست برادر مایوس نگردید و اقدامات خود را دنبال کرد و بنام خود بدین شرح در صفحات غرب سکه زد: «سکه بر زر میزند سالار دین – یاورش باشد امیرالمؤمنین»[۱] و در طرف دیگر سکه (السلطان ابوالفتح‌شاه قاجار) سالارالدوله کرمانشاه و کردستان را گرفت و از آنجا تلگرافهائی به دولت و مجلس شورای ملی نمود و خود را شاه خواند سپس از همدان برای گرفتن تهران عزیمت نمود لکن در حدود ۲۴ فرسخی (۱۴۴ کیلومتری) جنوب شرقی تهران با دادن تلفات زیاد سخت شکست خورده بعراق (بین‌النهرین) فرار کرد و دولت هم املاک او و برادرش شعاع‌السلطنه را مصادره نمود اما سفارت روس در این کار جدا دخالت کرده و اظهار داشت که این دو برادر تبعه روس میباشند.

سالارالدوله پس از فرار از ایران مدتی در سویس میزیست تا اینکه در پائیز سال ۱۳۰۳ خورشیدی در پیش‌آمد قضایای شیخ خزعل او هم باهواز وارد شد و چون شیخ خزعل تسلیم و به تهران اعزام گردید سالارالدوله باروپا بازگشت و بعد به مصر رفته در آنجا میزیست تا اینکه در سال ۱۳۳۸ خورشیدی در شهر اسکندریه در سن ۸۰ سالگی بدرود جهان گفت. سالارالدوله رویهم رفته از شاهزادگان بی بند و بار و دیوانه قاجاریه بوده صفات و مزایای برجسته ای نداشته و مدتها آلت دست بیگانگان بوده و حتی گذرنامه انگلیسی هم داشته است. میگویند هر وقت که اوضاع را مساعد بحال خود میدید شبها در مجالس خصوصی لباس سلطنت که قبلا برای خود تهیه کرده بود میپوشید و تاج بسر میگذاشت و خود را شاهنشاه میخواند با اینکه تعدی و تجاوز بحقوق مردم رویه بیشتر حکام و مامورین دولت است سالارالدوله هم در ماموریتهای خود شاهزاده متعدی و متجاوز بحقوق مردم بوده است. معروف است که در سال ۱۳۲۳ قمری (۱۲۸۴ خورشیدی) هنگامیکه علماء و عده‌ای از مردم در حضرت عبدالعظیم (شهرری) اجتماع کرده و حوزه تشکیل داده بودند از جمله اشخاصیکه پولی برای مخارج حوزه مزبور بتوسط ملک‌المتکلمین پرداخت باین خیال که شاید بنوائی برسد و از برادرش محمدعلی میرزا ولیعهد جلو بیفتد یکی هم سالارالدوله بود.


  1. حسنخان سالار پسر پنجم الله یارخان قاجار دولو آصف‌الدوله که در اواخر سلطنت محمدشاه و اوائل ناصرالدینشاه در خراسان یاغی شده و خود را پادشاه خواند اوهم چنین سکه‌ای بنام خود باین عبارت زده:
      سکه بر زر میزند سالار دین بازویش بسته امام هشتمین