سفیری بدربار انگلستان گردید، او را باین سمت برگزید و جیمس موریر، نائب سفارت انگلیس، نیز بهمراه وی بود و پس از نه ماه توقف در لندن باتفاق سر گور اوزلی[۱] که بجای سر هارفوردجونس[۲] بوزیر مختاری انگستان در تهران تعیین شده بود بایران بازگشت و جیمس موریر[۳] (نویسنده کتاب حاجی بابا) نیز بهمراه وی بود، مدت مسافرت، از لندن تا تهران، شانزده ماه طول کشید، و علت تاخیر برای این بود که کشتی آنها راه را گم کرده و به برزیل، در آمریکای جنوبی، رفت و هفت ماه تمام، در روی آب و در دریا سرگردان بودند. در این سفر است که میرزا ابوالحسن خان، نماینده دولت کاملا با انگلیسها سازش کرده و در حقیقت نوکر و موظف آنان شده و آشکارا برای او، سالی هزار و پانصد تومان، مستمری تعیین کردند و قرار شد که کمپانی هندوستان، همه ساله، باو بپردازد[۴] و این موضوع، در صفحه ۱۱۱، تاریخ قاجاریه از مجلدات ناسخالتواریخ در شرح سلطنت و جهانگیری!! فتحعلیشاه قاجار صریحا چنین ذکر شده: «سالی یکهزار و پانصد تومان نیز در وجه میرزا ابوالحسنخان برقرار کردند که از دولت کمپانی هندوستان ماخوذ دارد». میرزا ابوالحسن خان، از سال ۱۲۲۴ تا ۱۲۶۲ قمری، سال فوتش، و در چند سالی هم که وزیر خارجه بود، مبلغ مزبور را از دولت انگلستان (کمپانی هندوستان) دریافت میداشت و علاوه بر این مستمری مبالغ دیگریهم بعناوین مختلف باو داده شده بود که در بانکهای کمپانی هندوستان بامانت گذاشته بود، که بعد از مرگش، از میان رفت، و بوراثش عاید و واصل نگردید. مضحک اینجاست که سر گور اوزلی هنگامیکه به حضور شاه رفت، با تبانی قبلی، از میرزا ابوالحسنخان و خدمات صادقانه! او، خیلی تعریف و تمجید کرد؛ و فتحعلیشاه هم موضوع را بریش بسیار بلند خود گرفت و باورش شد و گفتههای سفیر را تصدیق نمود و بنا بگفته موریر، در کتاب سفرنامه تالیف خود، پس از اینکه سفیر تعریفات خود را تمام کرد، فتحعلیشاه روی خود را به میرزا ابوالحسنخان کرده بوی چنین خطاب نمود: «آفرین! آفرین! ابوالحسن، تو روی مرا در مملکت بیگانه سفید کردی من هم روی تو را سفید خواهم کرد، تو از نجیبترین خانوادههای مملکت من هستی، بحول الهی، من تو را بمقامهای بلند اجداد تو خواهم رسانید؛ در این هنگام میرزا ابوالحسن خان برای سپاسگزاری بخاک افتاد بطوریکه پیشانی او بخاک میرسید» میرزا ابوالحسن خان در ۲۵ جمادیالثانیه سال ۱۲۲۹ قمری[۵] برای تغییراتی در عهدنامه گلستان و تجدید نظر در مواد آن و سپس بامضاء رسانیدن معاهده مزبور با تحف و هدایای بسیار، بسفارت فوقالعاده، مامور دربار روسیه شد، چون سر گور اوزلی، کارهائیکه مامور و موظف بود که باید در ایران انجام بدهد، بخوبی برای دولت متبوع خود، انجام داد و کارها تمام شده بود بانگستان احضار شد او هم دو ماه پیش از حرکت میرزا ابوالحسن خان به پطرزبورگ[۶] رفت و از آنجا