برگه:شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و۱۳ و ۱۴ هجری، جلد ۱.pdf/۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
رجال ایران
۱۱

از رود ارس، وارد قره‌باغ گردید؛ از آنطرف هم ابراهیم خلیل‌خان، برای مقابله با وی، با ده هزار سوار، از قلعه بیرون آمده، بجنگ پرداخت، لکن شکست خورده و باز به قلعه پناه برد. گرفتن قلعه، برای آغا محمدخان، قدری سخت و مستلزم تلفات زیاد و باعث معطلی میگردید، از این جهت هنگامیکه قلعه در محاصره بود، آغا محمدخان نامه‌ای بوی نوشت، و او را باطاعت خود دعوت کرد، ضمناً این شعر نیز در آن گنجانیده شده بود:

  ز منجنیق فلک، سنگ فتنه میبارد تو ابلهانه گریزی، در آبگینه حصار[۱]  

ابراهیم خلیل‌خان نیز، در ضمن جواب دادن بنامه آغا محمدخان، این شعر را هم او نوشت، و بتوسط قاصد بنزد آقا محمدخان فرستاد:

  گر نگه‌دار من آنست که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد.  

پس از مبادله نامه‌ها، چون آغا محمدخان، پس از اینکه نتوانست قلعه شیشه را بگیرد، با ابراهیم خلیل‌خان جوانشیر، قرار مصالحه شفاهی گذاشت و ابراهیم خلیل‌خان هم، چون برادرزادگانش (محمدبیک و اسدبیک) که در خارج قلعه منزل داشتند، دستگیر شده بودند، او هم برای خاطر آنان، از در مصالحه در آمد و قضیه بصلح انجامید. و قرار بر این شد که بعد، در موقع مقتضی، شخصاً بنزد آغا محمدخان آمده و نسبت بوی اظهار اطاعت نماید؛ آغا محمد خان هم بهمین قدر قول و قرار اکتفاء کرد، و با سپاه مجهز خود، در همین سال، متوجه گرفتن گرجستان، که سالها جزء ایران بود گردید و تفلیس را گرفت و گرجستان را فتح نمود، و مانند همیشه اوقات، طبق اصول و رویه شرقی، پس از فتح، سفاکی خود را، از روی عدم ملاحظه مملکت‌داری و سیاستمداری، در آنجا نیز بروز داد، و پس از قتل و غارت بیشمار پانزده هزار نفر که بیشتر آنان زن و بچه بودند، با خود بایران آورد، و سپس به گنجه و از آنجا بمغان رهسپار گردید. قتل و غارت گرجستان و آوردن اسیر بهمراه خود بایران، از کارهای بسیار ناپسند و ناهنجار وی بوده که، بیشتر اهالی قفقاز را که متمایل بایران بودند، آنان را بواسطه این قبیل اعمال از ایران متنفر و از خود بکلی منزجر نمود؛ و بعد بخوبی می‌بینیم، که همین اعمال و سوء سیاست، سبب شد که بعدها امراء و خوانین قفقاز، به روسها متمایل و با آنان سازش نمودند؛ و دولت روسیه نیز بتدریج تمام قفقاز را متصرف و خیال دست‌اندازی به قسمتهای دیگر نیز داشته و دارد. اما علل و جهاتیکه آغا محمدخان را برای بار دوم بسمت قفقاز کشاند بدین شرح است: هنگامیکه آغا محمدخان در خراسان بود، و به بقایای سلسله افشاریه خاتمه داده، و خراسان را ضمیمه سایر متصرفات خود نمود، بخیالات دیگری نیز افتاد، و تصمیم داشت که حدود مملکت ایران را بزمان سلاطین صفویه و نادرشاه برساند، و آن قسمتهایی که در جزء ایران و دارای یک نژاد و یک زبان بوده و در دوره فترت و هرج و مرج از ایران جدا شده دوباره آنها را ضمیمه ایران نماید؛ لکن بواسطه سازش روس و انگلیس در مسائل اروپا با هم و ورود ناگهانی سپاه روس باراضی قفقاز و آذربایجان، و همچنین سازش امراء و خوانین آن نواحی با روسیه، نقشه آغا محمد خان بکلی بهم خورد و افکارش دگرگون


  1. مراد از آبگینه اشاره است بشهر شیشه.