برگه:سنگی بر گوری.pdf/۷۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۷۸ سنگی بر گوری
 

بردار نیست. به عظمت خود خلقت. عین مدار خلق و نشور. و البته که چنین عظمتی بی‌درزتر و پرتر از آن است که به علت عقیم بودن تو ککش بگزد. روزی میلیونها نفر میزایند و همینقدرها کمتر می‌میرند. و جمعیت دنیا دارد از سه میلیارد هم می‌گذرد و در چین و هند سقط جنین را تشویق می‌کنند و دیگر اخبار وحشت‌زا و آن حقه‌بازی‌های مالتوس برای اداره کردن خلایق که بله قحطی آینده و تنگ شدن جا روی کرهٔ زمین و دیگر اباطیل... به این صورت ما دو نفر هم که نباشیم دنیا می‌گردد با خلقتش و آدمهایش و مذهب‌ها و حکومت‌ها و سیاست‌ها. مثلا اگر پدر من بجای سه پسر دوتا می‌داشت چه می‌شد؟ واقعاً چه چیزی از دنیا کم می‌شد؟واقع‌بین که باشیمدر قدم اول مادرم یک شکم کمتر زائیده بود و حالا سر شصت و چند سالگی این‌جور بدل به یک کیسهٔ استخوان نشده بود. با آسم و شب بیداری و چشمی که مردهٔ خواندن یک سورهٔ قرآن است. و بعد؟ بعد نانخور پدرم کمتر می‌شد. و بهتر می‌توانست فقر ناشی از آن کله‌خری زمان داور را تحمل کند. همان کله‌خری که وادارش کرد محضر شرع را ببندد و تمبر دولتی را به عنوان زینت‌المجالس هر سند معامله و عقدی نپذیرد. و بعد؟ همهٔ کلاسهای همهٔ مدارسی که چون پلکانی مرا از شش هفت سالگی به چهل سالگی رسانده‌اند به اندازهٔ