برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۸۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده‌است.
– ۵۲ –

کرد ، واندرزنامه او مشهور است ، وما قبلا هم از او یاد کرده ایم . ۴ - مهروراژ ـ مهرا اوید و مهر شاپور که در عهد بهرام پنجم بوده اند ، دیگر آزادشاد که در زمان خسرو اول مقام مؤبدی داشته است ه ـ اردای ویراف که در عصر شاپور اول میز بسته است و او است که برای تک بل احتکام اخلاقی مزدیسنا جامی چند شراب نوشید و در کافی نگاهبانی شاه و رجال دربار در قصری محفوظ بخواب رفت و پس از چند روز برخاست و معراج خود را که سیر در چینوت پوهل ردوزخ و میتوان بود فروگزارد ودبیران نوشتند و نام آن کتاب اردای ویرافنامک است . ۶ - بزرگمهر ـ این نام گویا مصحف « برزمهر » یا « داد بر زمهر • بوده است که او را « زرمهر» هم نوشته اند ، ظاهرا نام صحیح اردات بردمتر است و از وزرا و مستشاران و در باریان عمده انوشیروان بوده است و در مقدمه و اندرز بزرگمهر، مقام و القاب خود را چنین شرح میدهد : « وزرک متر بوختگان وینان پت شبستان شترس و اوستیکان خسرو و درین پت » یعنی بزرگمهر پسر بوختک رئیس • رای زنان خاص دربار کشور » ملقب بـه « اوستیکان خسرو» یعنی پلیس و پاسبان شخصی پادشاه و « رئیس در بار ه ، و چنین بنظر - میرسد که بزر مهر بختگان همین « دادبرز مهر» بوده است که بتخفیف او را «زرمهر » خوانده اند دگویند از وزرای بزرگ خسرو کوانان بود و بدست هرمز کشته شد ـ و روایت قتل بزرگمهر بدست کسری که با نواع و اشکال گوناگون در تواریخ ضبط شده است مربوط بقتل برز مهر با دادبر ز مهر است . و نیز در کتب ادب عرب - آمده است که بعد از انقراض ساسانیان بزر مهر ،طبرستان رفت . از او پرسیدند که موجب انقراض ساسانیان چه بود - پاسخ داد که کارهای بزرگ را بمردم خردسپردند و کارهای خرد را مردم بزرگ بزرگان بکار کوچک دل بنهادند و خردان از عهده کار بزرگ بر نیامدند و ناچار هر دو کار تباه گشت. ظاهرا این روایت هم بی اصل نیست چه میدانیم که مردی از خاندان «فرخان» در آن او ان امیر طبرستان بوده است و کتیبه ای از او در ظرف نقره دیده شده که هر تسفلد آلمانی آنرا چنین خوانده است « دات برزمتر فرخانان تحمیل گیلان خراسان اسپهبد نقشه » یعنی: صورت داد برزمهر پسر فرخان امیر الامراء الشرق سپهبد و این کتیبه بخط پهلوی بدی نوشته شده است . ا - این طرف در روسیه بوده است . })