برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۵۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
– ۲۶ –

- ۲۶ - دری بر هفت گونه است : چهار از آن متروک است و آن زبان هروی وسکزی وز اولی و سندیست ، وسه زبان دیگر متداراست و آن دری و پهلوی و پارسی بود ، این روایت از چند وجه متزلزل و باطل است ، اول آنکه « دری » را بر هفت گونه گرفته است در صورتیکه زبان دری خود یکی از شاخه های زبان ایران و لهجه ای از باختری مخلوط به سندی بوده که با لهجه های دیگر آمیخته است و باینصورت در آمده، دیگر آنکه معلوم نیست «پهلوی ، که گوید متداولست کدام پهلوی است و در کجا متداولست سوم اینکه زبان فارسی که نیز گوید متداول است آیا غیر از زبان دری است با همان زبان است اگر غیر از دری است کدام است ، وهر گاه عین دربست پس چرا علیحده نوشته است ؟ دیگر معلوم نکرده که هروی وسکزی و زابلی هر یک زبانی مستقل بوده اند با شاخه ای از زبان دیگر وبالهجة ازدری محسوب می شده اند؟ ر صورت بهیچ روی نمی توان این تحقیق را مورد اعتنا قرارداد . دیگر ابن الندیم در الفهرست از ابن المقفع شرحی نقل کرده است ، و یاقوت در البلدان همان شرح را قدری روشنتر از قول حمزة بن الحسن و شیر و یه بی شهردار نقل معجم در میکند و ماحصل هر سه روایت که ظاهرا منقول است از ابن المقفع یکی است . الفهرست گوید : از قول عبدالله بن المقفع که لغات فارسی - پهلوی ودری وفارسی و خوزی و شریانی است . اما پهلوی منسوبست به فهله که نام گذاشته شده بر پنج شهر : اصفهان دری و همدان و ماه نهاوند و آذربیجان ، و دری لغت شهر های مداین است و در باریان پادشاه بدان زبان سخن میگفتند ومنسوبست مردم در بار و لغت اهل خراسان و مشرق ۱ – برهان قاطع مقدمه . ۲ - ماه نهاوند یعنی ولایت با استان نهاوند که قسمت وسیعی را تا قم و تا حدود اصفهان وارستان شامل بوده است - کلمه { ماه ) در اینجا باقی مانده (ماد) و (مای) قدیم است که هر از مملکت مادی باشد . و این نواحی را که ما امروز عراق عجم و همدان و کرمانشاه و دینور و نهاوند و پیش کوه در قدیم کشور ماه می نامیدند و در ویس ورامین این لفظ استعمال شده است - اعراب بعد از فتح این قسمت از ایران این لفظ را بکار بردنه منها در ماه قائل شدند و برای ماه نیز معنای دیگری که بعد در کتب جغرافیا معمول گردید تصور کردند و گفتند ماه الکوفه و ماء البصره و مجموع را «ماهات» نام نهادند . از ماه کوفه مرادشان دیتور و کرمانشاهان تا حلوان بود و از ماه بهره مرادشان نهاوند و صیمره بود و هر محلی که مخزن خواربار و نعمت محلی با استانی قرار گیرد آنرا ماه استان شمرند مثل (ماهچین ) و ( ماه کران ) که از مخترعات حمزه است و ماچین و مکران را با این طرز تفسیر کرده و وانمود ساخته است .