برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
– ۲۱ –

این داستان میرساند که وهزر بزبان دری سخن می گفته است و یا نقل سخنان آنانرا تازیان بمناسبت آنکه زبان بزرگان ایران زبان دری بوده است بهمان زبان شنیده وروایت کرده اند . چه در زبان پهلوی زن راه کن ، گویند و دختر را «کنیزک ، ولی فعل زدن را بازاء معجمه آورند و در زبان پهلوی بیرون آمدن نام منکوحة وهزر بافعل « زن ، جناس نباشد د این تجنیس تنها در زبان دری صورت پذیرد . و از همه معتبرتر روایتی است که ابن قتیبه . عیون الأخبار ازقول علی بن هشام آورده و گوید : « در شهر مرو مردی بود که برای ما قصه های سبکی نقل میکرد و ما را میگریانید سپس از آستین علنپوری، بر آورده میخواند : ابا این تیمار باید اندکی شادی ... . .. و این عبارت هم که شعرهفته هجای است بلا شک بزبان دری است . و از این دست جمله های دری که از قرن بزرگان عهد ساسانی نقل کرده اند در کتب تاریخ وادب بسیار است ، و جمله های بهاری هم در آن میان دیده میشود ، لیکن غلبه باجمله های در بست و ازین رو میتوان رأی ابن مقفع را تأیید نمود . - دلیل قویتری که بر اثبات قول ابن مقفع و صاحبان فرهنگ فارسی داریم انتشار زبان دری است بار اول از جانب مشرق و نیمروز . چه میدانیم که زبان عامه مردم مغرب ایران پهلوی بوده و غالب کتب دینی وادبی و علمی که در آنحدود نبشته شده است بزبان پهلوی بوده است و شعرهایی هم که در مملکت جبال وهمدان و آذربایجان و طبرستان و مغرب ایران گفته می شد تا مدتی بزبان پهلوی با طبری با سایر زبانهای محلی بود ۔ لیکن قدیم ترین اشعار فارسی که در خراسان و سیستان از طرف حنظله باد عیسی ، و محمد بن و صیف سکزی و بمام کرد خارجی وغیر هم گفته شد ز بان «صبح دری و دو سرود کر کوی بنا بروایت تاریخ سیستان ( که خواه آنرا ساخته پیش از اسلام و خواه ساخته اوایل با بعد از اسلام بدانیم برای مقصود هاتفاوتی ندارد) هم بزبان درست نه بزبان پهلوی ، و نیر قدیمترین کتب فارسی که از دوره اسلامی بدست ما رسیده با خبر آن را شنیده ایم مانند مقدمه شاهنامه ابی منصوری ، و بالطبع خود شاهنامه منثور همو - که قبل از نیمه دوم قرن چهارم هجری تدوین شده ، وترجمه تاریخ طبری که در سیصد و پنجاه و دو از طرف ابوعلی محمد بن محمد البلعمی وزیر منصور بن نوح سامانی بعمل آمده ۱ - ج ۴ ص ۹۱طبع قاهره ۲ - رک: تاریخ سیستان طبع نهران ص ۳۷ ۳۳ ۲

۳