برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۴۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
– ۱۴ –

زبان اوستایی هم یکی از اصول و پایه های زبان ایرانست . این زبان خاصه قسمتهای آن ۰گانه، بسیار کهنه بنظر می رسد و مانند زبان سنسکریت و عربی دارای اعرابست ، یعنی اواخر کلمات از روی تغییر عوامل تغییر می کرده است و حرکات گوناگون خود میگرفته است ، همچنین دارای علایم جنسی و تثنیه بوده است . قدیم زمان زردشت اگر گانه را از زرتشت معاصر ویشتاسپ شاه بدانیم زمان نزول آنسخنان را باید بین سنه ۶۳۰ قبل از میلاد یعنی سی سال بعد از زمان تولد زردشت و چند سال قبل از سنه ۵۸۳ ق م که زمان شهادت زردشت باشد . دانست، چه بر حسب روایات پهلوی زردشت درسی سالگی مبعوث شده است ۲. ۱ - علائم جنسی یعنی نشانه هایی که بدان واسطه بتوان جنس مذکر و مونث وخشی را از هم تمیز داد ، و اوستا ازین قبیل است و بعضی زبانها تنها دوجنس را مانند عربی تمیز میدهند و بعضی دیگر سه جنس را چون اوستا وسنسکریت ولاتین و آلمانی - ودر باب تشنیه هم بعضی مانند فارسی حالیه تثنیه ندارد ولی اوستا مانند عربی دارای این اندامی بوده است و گویند همه زبانهای دنیا دارای اعراب و این قبیل علامات بوده اند و بتدریج مردم آنها را دور ریخته اند همچنانکه در زبان اوستا و زبانهای بعد صورت گرفته است و در آن هم در محاورات خود امروز بین اعراب مقید نیستند ۲ – بعضی زردشت را از مردم آذربایجان دانند . بعضی او را از اهل دری، شمارند و امروز گروهی از خاورشناسان میخواهند او را از مشرق ایران بشمارند، زیرا در اوستا نامهای بسیار از مشرق وسبستان دیده میشود . همچنین قرابت بسیار نزدیکی که میان زبان اوستا وزبان و بدای بر همنان یعنی سنسکریت موجود است مشرقی بودن او را تأیید میکند ، چه بتجر به رسیده است که بین آداب و عادات و زبان هندیان امروز ( آن طبقه که فارسی گفتگو میکنند ) و بین آداب و اهجه و لغات خراسان قرابت بسیار نزدیکی است و از عراق و زبان عراق و شمال و فارس بغایت دور افتاده اند و شاید این روش روشی دیرین باشد و قرابت اوستانی و سنسکریت هم ازین مقوله باشد - خامه که بین زبان اوستا با زبان فارسی باستانی که ظاهرا زبان رسمی معاصر زردشت باشد تفاوت زیادتر است تامیان اوستا و و بدا ـ وازینرو بلکه بتوان گفت زبان اوستانی زبان مشرق ایران یا یکی از شاخهای زبان شرقی بوده است . مگر آنکه زردشت را بر حسب عقید: «خسانتوس Xantvo وافلاطون بسیار قدیم بدانیم بدانیم و بسه زردشت قابل شویم یکی زردشت قدیم که بقول شاهنامه زردشت معروف، نهم فرزند او بوده است ، دوم زردشت معروف و سومی آذر باد مار سپندان معاصر سامانیان -