برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۴۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

✡✡✡

گویند نخستین کسی که بعد از اسکندر مامون از نو «ارستان را گرد آورد و آئین دیرین مزدیسنا رانو کرد «و نخش اشکانی بود ( ۵۱ - ۷۸ ب م) واخش همانست که ما او را بلاش خوانیم در میان اشکانیان پنج شهنشاه این نام شناخته اند، دارمستتر گوید کسی که او ستارا گرد کرده است باید ولخش نخستین باشد ، زیرا او مردی دیندار بوده است . و بعضی گمان کرده اند که این شهنشاه و بخش سوم است که از (۱۴۸ تا ۱۹۱ ب م ) پادشاهی کرده است . پس از ولخش اشکانی اردشیر پاپکان مؤسس دولت ساسانیان بنات سیاست و پادشاهی ایران را بر مذهب نهاد و دین و دولت را بیکدیگر ترکیب داد و آئین زرتشت را که غالباً ظن قوی بر آنست که اشکانیان هم دارای همان آیین بوده اند . آئین رسمی کشور ایران قرار داد، و این کار او بسیار عاقلانه بود، زیرا آن دوره بسبب قوت گرفتن دین مسیحی در انحاء کشور ایران و روم، دوره قوت دین و آغاز نفوذدینداری محسوب میشد، چنانکه بعد هم دید شده که از سویی مانی پدید آمد، و بعد مزدک ظهور کرد و چندی نگذشت که محمد رسول عرب بیرون آمد.۳ با بتدا قبول نکرد و بعد از آن او را قبول کرد و کتاب زند آورده بود همه حکمت و بر دوازده هزار پوست کار دریافت کرده نبشته بود بزر، وشتاسف آنرا قبول کرد و با سطخر پاری کوهی است کوه نفشت گویند همه صورتها و کنده گریها از سنگ خارا کرده اند و آثار عجیب اندران نموده و این کتاب زند و پازند آنجا نهاده بود » فارسنامه چاپ کمر بچ ص ( ۴۹ ۵۰۰ ) سایر مورخین هم از دژ نبشت نام برده اند . ۱ - این و اخش از سال ( ۵۱ تا ۲۸ میلادی پادشاهی کرده است واز عهد او سکه های اشکانیان نیز تشییر یافته بخط پهلوی زده شد وخو یونانی موقوف گردید و بعید نیست اوستا هم از عهد او شروع بگردآوری شده باشد . ۲- از جمله آقای آرتور کریستنسن مورخ معاصر است (رک ساسانیان ۱۷۳ طبع تهران). ۳ - پنجر به دیده و نیز خوانده ایم که در هر دوره مردم بچیزی میگروند و فکری مورد عنایت و ورزش جهانیان قرار میگیرد . چنانکه در عهد هخامنشی وسلو کدها واشکانیان تعصب دینی کمتر بود و بنای سیاست دولت بر آزادی ادیان قرار داشت . لکن بعد از شیوع مسیحیت در روم عصب دینی اوج گرفت و گو با در همان اوقات در ایران هم اشکانیان توجهی بکیش دیرین خود نمودند ولی اردشیر پایه تخت خودرا بر روی دین گذاشت و تاچند سال پیش هنوز سیاست او(الملک والدین توامان) در ایران بقوت خود باقی بود و سیاست از دین و تعصب جدا نشده بود .