برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۳۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
– ۷ –

زند است بزبان خالص دری . پازند عبارتست از نسکهایی که زند را بخط اوستایی و بزبان فارسی دری ترجمه کرده باشند، و از این رو متأخر ان خط اوستایی را خط پازند نامند و ما باز از آن سحبت خواهیم کرد . قسمتی از اوستا عبارت بوده است از قصائدی ( سرود هائی ) بشعر هجاتی' در ستایش اور مزد" و سایر خدایان آریائی (امشاسپنتان)؛ که سمت زیر دستی با مظهریت نسبت به اورمزد و خدای بزرگ یگانه داشته اند ، واشاراتی داشته در بیان بنیان خلقت و وجود کیومرث و گاو نخستین « ابوداد » و کشته شدن گاو و کیومرث بدست اهرمن و پیدا - ا - خط اوستایی را د داند دوره » میگفتند یعنی داری دین و خط مذهبی، و در کتب اسلامی ددین دفیره» ضبط شده است و در فصل خطوط ایران از آن سخن خواهیم گفت ۲ - در باره شعر هجائی رجوع شود بهقاله نگارنده در شماره های سال پنجم مجله مهر . ۳ - اورمزد در اصل (اهورامزده) یعنی خداوند بزرگ بوده است و بتدریج این کلمه به د او هر مزد» و (اورمزد) و(هرمزد) و (هرمز ) تبدیل بافت و نام خدای بزرگ و روز اول هر ماه شمی شد و همچنین نام چندتن از پادشاهان ساسانیست و بعد از اسلام نام ستاره مشتری بوده است . یونانیان در کتب خود باین لغت اشاره کرده اند . و این کلمه در کیست از «اهوره» بمعنی د سرود » و «مزده» بزرگ و در گانه زردشت جدا از هم نیز استعمال شده است از رجوع شود کتاب «کاتها» ترجمه و تألیف پورداود) ۴ - امشاسپندان بفتح اول جمع امشاسپنت و در کیست از دامش .. أمر یعنی بیمرک و «سپنت سفند > یعنی مقدس و روحانی که رویهم د روحانیان جاودانی ، مدنی میدهد و در پهلوی دامور اسفندان » ضبط است . و عقیده استاد هرتسفلد این است که در لغات اوستایی مانند این افت و لفظ «او» و «مشی» و «مشبانه» وغیره حرف شین غلط و صحیح «عر» است و باید «اهروه و دمهری - مهر با ۲۹ و دامور سیندانه خوانده شود چنانکه در متون پهلویست و نیز ابوریحان گوید میشی و میشانه و آنان را ملی و ماهیانه نیز خوانند و مجوس خوارزم مرد و مردانه خوانند ( الاثار الباقیه ص ۹۹ طبع لیزیک ) و مسعودی میشا را میلا و میشانی را مهلبه خوانده است (التنبیه والاشراف چاپ لیدن ص۹۳) ه - کیومرث مرکب است از لفظ «گیو» از ماده «گی۔ جی » که بازی از زیستن و جان و حیات بکیست ، و مرت» از ماده در که با میر و مرگ و مرده و مرد از یک ریشه است یعنی زنده میرا ـ وعربان : «حی ناطق میت» معنی کرده اند . در اوستا و گبه مرتن » و در پهلوی دگیوت مرت ضبط است . . ۶ - ( ابودات) و دابوداده یعنی خلقت اولین، و آن کاری بود که پیش از دیگر جانداران خلق شد و دست اهرمن کشته آمد و این گاو در کیش مهر پرستی که پیش از زرتشتی بوده است نیز از مخلوقات قدیم است و لقب او در پهلوی «گودورون > میباشد و در اوستا در کشوش اورتون است ، و نام روز چهاردهم از ماه شمسی بنام گوشورون نامزد گردیده است