برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۱۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
د
مقدّمهٔ مصنف

و در عرف ادب و اصطلاح بطرز ادائی اطلاق میشود که از لحاظ مشخصات و وجوه امتیازی که نسبت بهنرهای زیبای مشابه دارد مورد مطالعه قرار گیرد ـ و نیز روش نگارشی که بوسیلهٔ خواص ممتازهٔ خویش مشخص باشد.

ستیلوس[۱] در زبان یونانی به آلتی فلزین یا چوبین یا عاج اطلاق میشده که بوسیلهٔ وی در ازمنهٔ قدیم حروف و کلمات را بر روی الواح مومی نقش میکرده‌اند [۲] ـ و امروز هم ایرانیان به «قلم» که واسطهٔ نقش مقاصد بر روی کاغذ با دیوار با پارچه یا لوح است، مانند «ستیل» معنی شبیه به «سبک» میدهند و میگویند: «فلان کس خوب قلمی دارد» یعنی سبک نگارش او خوبست، اما این معنی تنها در مورد «نثر» مستعمل است نه نظم، چه در مورد نظم نمیتوان «قلم» را بکار برد بلکه در آن مورد باید گفته شود: خوب سبکی دارد با خوب شیوهٔ دارد.

سبک در اصطلاح ادبیات عبارتست از روش خاص ادراک و بیان افکار بوسیلهٔ ترکیب کلمات و انتخاب الفاظ و طرز تعبیر ـ سبک بیک اثر ادبی وجههٔ خاص خود را از لحاظ صورت و معنی القاء میکند. و آن نیز بنوبهٔ خویش وابسته بطرز تفکر گوینده یا نویسنده دربارهٔ «حقیقت» میباشد.

بنابرین، سبک معنی عام خود عبارتست از تحقق ادبی یکنوع ادراک در جهان[۳] که خصایص اصلی محصول خویش (اثر منظوم یا منثور) را مشخص میسازد.

✡✡✡

۶ ـ سبک و نوع: در عرف ادبیات نباید نوع را با سبک اشتباه کرد، چه نوع[۴] عبارتست از شکل ادبی که گوینده یا نویسنده به اثر خود میدهد، مثلا در ادبیات اروپائیان گفته میشود: انواع درام[۵] ـ أنواع خنده‌آور[۶] ـ پس شکل ظاهری یک اثر ادبی جزء


  1. Stilus که بخطا آنرا Stylus نگارند.
  2. دائرةالمعارف بریتانیکا
  3. Conception
  4. Genré
  5. Les Genres Dramatiques
  6. Les Genres Comiques