برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۱۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
ب
مقدّمهٔ مصنف

✡✡✡

۳ – از یک قرن قبل بواسطه قرائت کتیبه‌ها و شیوع تواریخ یونان و روم و طبع و نشر تواریخ قدیم عرب مانند تاریخ طبری و مسعودی و یعقوبی و دینوری و غیرهم و کمکی که حفریات و علوم باستانشناسی بمجموع این وسایل کردـ تاریخ شرق دگرگون گردید.

اروپائیان مطالعهٔ علوم و ادبیات شرق راغب شدند و مشرقیان با خاورشنان آمیزش یافتند، خاصه از روزی که «انکتیل دویرون» فرانسوی اوستای خود را انتشار داد درس اوستا و زند در عالم غرب عنوان خاصی پیدا کرد و عاقبت بحلّ رُموز زبان پهلوی پی بردند و اوستا را هم ترجمه کردند.

این تحقیقات نیز بر تحقیقات پردامنهٔ تاریخی که بالاتر شرح دادیم بر افزوده و از مجموع این تحقیقات و زحمات در ظرف مدّت پنجاه شصت سال علم خاصی پیدا شد که آنرا «ایران‌شناسی» نام دادند.

ایران‌شناسی نیز دو پایه پیدا کرد ۱ـ شناختن ادبیات و تاریخ و صنایع خود ایران طبق قاعدهٔ قدیم ۲ـ شناختن ادبیات و صنایع فارسی و تاریخ صحیح قبل از اسلام از مادی و هخامنشی و اشکانیان و ساسانیان طبق منابع عربی و فرنگی و آشنا شدن با «اوستا» و «زند» و «پازند» و یاد گرفتن زبان و خطوط قدیم و آشنا شدن با آداب مزدیسنی و شناختن «زرتشت» و «مانی» و ریشهٔ زبان دری و پهلوی جنوبی و شمالی و زبان سغدی و سایر شانهای زبان ایرانی و فهم آداب و عادات صنعت ایرانیان قدیم و طبقات سه‌گانه یا چهارگانهٔ دین، و فهم لغات کهنه و تطبیق آنها با لغات زبان دری و سایر لوازم ایران‌شناسی که اصول آنرا ما در جلد اول این کتاب شرح داده‌ایم.

✡✡✡

تا پنجاه سال قبل ادبای ایران فقط قسمت اول از ایران‌شناسی را میشناختند و مورّخین نیز (سوای معدودی از اهل فضل[۱]) تنها از قسم قدیم آگاه بودند، و از قسم دوم بیخبر، و

بالعکس خاور شناسان از قسم جدید واقف و از قسم قدیم بیخبر بودند و در حقیقت ادبا و


  1. مانند اعتمادالسلطنه و قلیلی از فضلا چون میرزا آقاخان کرمانی و غیره که اطلاعات کمی از تاریخ جدید داشته‌اند.