برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۱۱۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده‌است.
– ۷۸ –

– ۷۸ – و نقطه نداشت و بعضی از کتابتهای رسائل بلغت سریانی قدیم - یعنی لغات مردم بابل - نوشته شده بفارسی خوانده میشد) وعدد حروف آن سی و سه حرف بود ۷ )خط دیگر که نام آن در از سهریه » ( ؟ ) بوده و پادشاهان رازها و اسرار خودرادر روابط با ملل خارج بدان خط می نوشتند ـ وعدد حروف و اصوات آن چهل بود و هر صوت یا حرفی را صورت و شکلی خاص بود و از لغات نبطی چیزی در آن خط نبود. خط دیگری بود که آنرا در اس سهریه، ( : ) میگفتند و علم منطق و فلسفه را بدان مینوشتند و آن بیست و چهار حرف است و این خطدارای نقطه بوده و ما آنرا ندیده ایم. دیگر قسمتی از الفبا بود که آنرا جدا از هم با پیوسته مینوشتندو « زوارشن • مینامیدند این زوارشنها قریب هزار کلمه بود و آنهارا برای جدا کردن لغات متشابه از یکدیگر اختیار کرده بودند ، مثلا کسی که میخواست بنویسد ، گوشت ، مینوشت «برا» ومیخواند گوشت، باین شکل ، ۳۰ و اگر میخواست بنویسد « نان » مینوشت : لحما » و میخواند نان باین شکل - له- ، و هر چه میخواستند بدین طریق مینوشتند ، مگر لغتهایی که محتاج به بدل کردن آن نبودند که آنرا عیناً بلفظ فارسی کتابت مینمودند» چنانکه ملاحظه شد، در آغاز خطوط پهلوی را هفت دانسته و در شرح آن هشت آورده و اگر (زوارشن) راهم خطی جداگانه فرض کنیم عدد به نه بالا میرود . وهر گاه نامه دبیری ۱ - هجب اینست که تمام خطوط پهلوی بی نقطه بوده است، و ممکن است در اصل عبارت ابن مقفع جملة (ولیس فیها نقط) تعریف شده ( وفیها نقط ) باشد. چه در خطوط تحریری پهلوی گاهی نقطه دیده شده است، الفهرست ص: ۲۱) ۲ – مراد هزوارش است . ۳ – صورت این دو لغت را در اصل کتاب مشوش ضبط کرده بودند ولی خوانده میشد ، بنا براین ما صورت قریب به آنرا نوشتیم ـ و صورتهایی از باقی حروف نیز در اصل بود که کلی خراب و ضایع شده بود . توضیح دیگر بنا بآنکه بایستی هزوارش در اصل معنای صحیح و مناسبی با لغتی که هزوارش بآن تعلق دارد داشته باشد ، میبایست بجای گوشت (لحما) که از ماده « لحم عمر می باشد بنویسند و بدای نان بسرا که برای نام نوعی است از خرما ،ولی در زبان پهلوی این معنی رعایت نشده و گاهی هزوارشها درست مطابق با اصل نیست.