برگه:سبک‌شناسی، جلد ۱.pdf/۱۰۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده‌است.
– ۶۸ –

-- ضایع شدن خط ایران و از میان رفتن اعراب را در خط پهلوی وخطوط اسلامی مربوط بتأثیر وجود آن قوم بدانیم چنانکه در جای خود باین معنی اشارت خواهیم نمود . و چیزی که خط میخی را از بین برد (چنانکه مهر و فست) حمله اسکندر وقدرت سر دارن او نبود . بلکه دشواری این خط سبب از یاد رفتن آن گردید ، چه خط میخی با قلمی نوک تیز چوبی بافلزی بر روی پاره های گل سخت شده کنده کاری گردیده و یا با همان قلم بر الواح سنگی و معدنی حکاکی میشده است ، بر خلاف خط مصری و فنیقی که روی چوب و یا پاپیروس و پوست حیوانات با هر نوع قلمی کنده شده با با رنگ نوشته میشده است . اما در خط میخی چنین نبود بلکه بیشتر پارچه گلی را بر داشته با چنین قلمی بر روی آن خطوطی کنده و پارچه ها را خشکانیده وسپس پهلوی هم قرار میدادند ، و آن پارچه های گل را بزبان « المدانی » « آخر » و آن خطوط را « دبی ) » دینامیدند ، و از آن آجرها در کتابخانه یکی در شوش دیگری در تخت جمشید اخیرا کشف گردیده است . همچنین بر روی فلزات، اسنگها حروف میخی بادقت بایستی کنده شود ، و بدرد پاپیروس وغیره نمیخورده است ـ بهمین سبب عامه مردم ایران در آن مصر برای تحریرات عادی بر روی پوست با بابیروس خط آرامی بکار میبرده اند . این اشکال کتابت، وخشونت شکل حروف و جای زیاد گرفتن سطور سبب شد که از همان زمان دولت هخامنشی خط آرامی (که از مدت های دور از کنعانیان به سرزمین کلده و آشور رسیده بود ) بهمراه کانبان ودبیوران سامی ایران آمده وسیلة مبادلة افکار و رفع حاجت بزرگان و تجار وسایر مردم قرار گیرد . اینست که در دوره اشکانیان خط میخی رویتراجع میگذارد و تا مدتی خط یونانی مورد استعمال واقع شده و بتدریج از نیمه قرن دوم پیش از میلاد خط آرامی متداول میگردد. لیکن نباید تصور کرد که خط میخی در عهد اشکانیان بکلی ۱ - کاغذی است از برگ و الیاف نباتی که آنرا بفارسی « بردی» گویند و کل آن را «لوخ گویند و در ساروج بکار برند. ۲ - استادی دستت که این معنی را نفر با مدلل میدارد منجمله استادی در سوریه و اناطولی و عراق بدست آمده است و نیز در کتیبه معروف بنقش رستم هم سطوری بخط آرامی موجود است . این کتیبه که متعلق است بداریوش بزرگ و مادر صفحه ۳۷ از آن نام بردیم دلیل روشنی است که این خط (خط آرامی) در عهد هخامنش متداول بوده است. (